دقیقا دو هفته،دو هفته آنه نتونسته بود پسرش رو ملاقات کنه و هیچ چیزی دردناکتر از این نیست!
هرچند که این دیدار،قلب آنه رو بیشتر میفشرد ولی بهتر از هیچوقت ندیدنش بود...به محض ورودشون به راهروی دلگیر آسایشگاه،به سمت پذیرش حرکت کردن و باعث شدن نظر مسئول پذیرش بهشون جلب بشه...
"اوه سلام خانم استایلز"
اون خانم به جرعت تنها مسئول خوبه اون آسایشگاهه!
"سلام خانم جونز،اوضاع خوبه؟!"
زن با لبخندی که باعث میشد لپهاش بیشتر معلوم شه سری تکون داد...
"اره عالی،انتظار داشتم زودتر بیای!"
آنه سری تکون داد...
"میدونم...نرسیدم متاسفانه."
خانم جونز سری تکون داد...جما همونطور ساکت عقب ایستاده بود و حقیقتا در اون لحظه علاقهای به احوالپرسی با کسی نداشت و فقط میخواست برای چند دقیقه هم که شده برادرش رو ببینه!
خانم جونز،بدون مکالمهی دیگهای به راه افتاد و آنه و جما هم پشتسرش رفتن.بعد از عبور از راهروی ورودی،حدود دوتا راهروی دیگه که شامل اتاقهای مختلف بود رو رد کردن،اون راهروها اتاق بیمارهای مختلف بود و این از صدای و اه نالههاشون مشخص بود.از پلهها پایین اومدن و به طبقهی تاریکتر و مخوفتری از اون آسایشگاه رسیدن!
اگر تاریکی و کثیفی اون مکان رو فاکتور گرفت،ترسناکترین قسمت حضور تو اون بخش،صدای نالهها،دادها و ضجههای بیمارای واقعا خطرناک بود.انه خیلی دوست داشت پسرش رو از این آسایشگاه بیرون بیاره و جای دیگهای بستریش کنه اما این آسایشگاه زیر نظر اداره دادگستریه و علنا اون نمیتونست کاری کنه...
با گذشتن از راهروی پهن این بخش،که مخصوص بیمارای خاصی مثل دیوونههای زنجیری و بیمارهایی بود که دچار هاد روانی بودن،بود،به بخش بزرگتری رسیدن،اونجا مجرمها که از لحاظ سلامت روان رد شده بودن رو نگه میداشتن،تو فجیعترین وضعیت بهداشتی و درمانی!
آنه قلبش به درد اومد،جای پسرش اینجا نبود،اون باید اصولی درمان بشه و حالا تو بدترین جای ممکن گیر افتاده...
بالاخره به اتاق 505 رسیدن،انه دلش پر میکشید برای دوباره دیدن پسرش.خانم جونز کارت مخصوصش رو روی سنسور در گذاشت و در باز شد،جما خواست زودتر از آنه وارد شه که خانم جونز با دستهاش نگهش داشت...
"ازتون میخوام سر صدا نکنید،اون نباید متوجه حضور شما بشه!"
جما اخمی روی صورتش نشست...
"دقیقا چرا نباید متوجه حضور ما بشه؟"
خانم جونز آهی کشید...
YOU ARE READING
𝑺𝒄𝒉𝒊𝒛𝒐𝒑𝒉𝒓𝒆𝒏𝒊𝒂(𝑳.𝒔/𝒁.𝒎)
Fanfiction-تُو منو نجات دادی... درست مثل شخصیتهایی که من بوجودشون میارم! 𝑳.𝒔/𝒁.𝒎