چان یول امپراطور 36ساله هوانگ و کسی که درگذشته قاتل فرمانده بزرگ چوسان پدر بکهیونه درصدد حمله دوباره به چوسان و تصرف خاک این سرزمین هست. برای همین خودش شخصا و به طور ناشناس برای بررسی اوضاع چوسان وارد خاک این سرزمین میشه درحالی که بایه بیماری جدی و خطرناک مادرزادی سروکله میزنه....🏹🔮🔗 بکهیون و برادرش مینسوک تو تمام این سالها برای حفظ زندگی و جونشون مجبورشدن هویت اصلی خودشون رو پنهان کنن و مثل یک زن در جامعه ظاهر بشن🗝🔏 و دوکیونگسو که به اتهام قتل ملکه مادر به همراه دوستانش از قصر فراری میشه...‼️ چه سرنوشتی در انتظار تک تک این شخصیت ها وجود داره آیا بکهیون میتونه قاتل پدرش رو بشناسه °•چان یول قاتلی که پسر مقتولش رو به آغوش خودش معتاد میکنه•° 🖇|•فرار𓄵 🖇|•ژانر:تاریخی| اکشن| رمنس | درام | انگست| اسمات 🖇|•کاپل اصلی:چانبک/کایسو 🖇|•نویسنده:مستانی 🖇|•روزهای آپ:فعلا در حال ویرایشه/زمان شروع اپ اعلام میشه 🖇|•وضعیت:فیک بلند ❌هر گونه کپی بازنویسی و اسکی یا قرار دادن این فیکشن تو چنل های دیگه اکیدا ممنوعه ❌