Blowed in the Soul: دمیده شده در روح

Start from the beginning
                                    

+ من دیگه خسته شدم ته، بیا دیگه برای هیچی تلاش نکنیم باشه؟ بزاریم بگذره. دیگه نمیکشم. میفهمی؟

تهیونگ دفترچه رو ازش گرفت و نوشت:.

- به من فکر نمیکنی مگه نه؟ نمیگی من چی میشم نه؟ چجوری دیگه صدای ته گفتنتو نشونم هان؟ انقدر خودخواهی؟

و جونگکوک نوشت:

+ ته میفهمی چی به سرم اومد؟ یادت رفته چقدر عاشق خوندن بودم؟ من باید چیکار کنم؟ دیگه چند تا عمل برم؟ چقدر قرص بخورم ته؟ من جوونم، من هنوز ازت سیر نشدم ولی کاش میمردم ته. به اندازه همه قلبم خستم.

تهیونگ عشقش رو به آغوش کشید و توی گوشش لب زد:

- نمیزارم نفسم. نمیزارم، تروخدا باهام راه بیا، بزار همه تلاشمونو بکنیم باشه؟ اگر دکتر استیون نتونست قسم میخورم برات مربی بگیرم و دیگه اصرار نکنم هان؟

هق هق جونگکوک به پایین پله ها میرسید، توی مدتی که مادر جونگکوک توی خونه ی اونها زندگی میکرد، تهیونگ دستور داد تا رَمپی برای خونش تهیه کنن تا کاترین بتونه از رمپ استفاده کنه و به اتاق های بالا دسترسی داشته باشه، کاترین هم گریه میکرد و حالش بد شده بود، بعد از اینکه به پسرش گفته بود پدر واقعیش زنده س و دنبالش میگرده جونگکوک با خنده هایی که صداهای عجیبی میداد با صداهایی که ته گلوش وحشتناک به گوش میرسید داد زده و بیرونشون کرده بود.

بچه ها پایین چرخ های صندلیش نشسته بودند و آروم گریه میکردند. میدونستند همه چیز به این برمیگرده که پاپا کوکیشون دیگه صدایی نداره و باهاشون حرف نمیزنه، صدای گریه ی ددی و پاپاشون عذابشون میداد.

**********

+ هیونگ، هیونگ وایسا.

جیهوپ با عصبانیت برگشت و توی راه روی کمپانی فریاد کشید؟

+ جانِ هیونگ؟ بله هیونگی؟ بگو عزیزم چی میخوای جیمین.

جیمین با بغض گفت:

+ هی.. ون... جیهوپ من... من نمیدونم چی باید بگم، من گِی نیستم تو میدونی، تو بارها دوست دخترای منو دیدی.

+ آره جیمین بارها دیدم، دیدم که بعضی هارو بردی و وان نایت به فاک دادی، بله دیدم که بعضیاشونو حتی دوست داشتی، بله میبینم داری عاشق لیلی میشی جیمین. من سال های ساله که عاشقتم، یکبار منو با دختری دیدی؟ با پسر چطور؟ میدونی چرا؟ چون منه عوضی عاشقت بودم جیمین. من هر بار که تو با کسی رفتی شکستم و یه خط به خط های پیشونیم اضافه شد، چیکار کنم؟ سال هاست سعی میکنم بیخیالت شم اما نمیتونم، سال هاست مثل دیوونه ها دورت میگردم اما کو؟ چی نصیبم میشه جز اینکه هر بار بفهمم قراره خودتو توی دخترا بکوبی و ارضا شی، ولم کن جیمین، بزار دل بکنم. این بار دیگه فرق داره، این بار تو نگاهت به لیلی شهوت انگیز نیست که بگم فقط برای یه مدته، این بار تو به اون دختر دل بستی پارک جیمین و من نمیخوام مانع خوشبختیت باشم.

You've reached the end of published parts.

⏰ Last updated: Jun 04, 2022 ⏰

Add this story to your Library to get notified about new parts!

ققنوس ✨🎼🎤 The Phoenix - Se - 02Where stories live. Discover now