So I fly ′em all around the world
پس من اونا رو اطراف دنیا به پرواز درمیارمAnd I let them think they saved me
و میذارم فکر کنن منو واسه خودشون نگه داشتنThey never see it coming
اونا هیچوقت نمیتونن پیش بینیش کننWhat I do next
که قدم بعدیم چیهThis is how the world works
کار دنیا همینجوری پیش میرهYou gotta leave before you get left
تو باید ترکشون کنی قبل از اینکه ترکت کننI can feel the flames on my skin
میتونم شعله ها رو روی پوستم احساس کنمHe says, “Don’t throw away a good thing”
اون میگه: “چیزای خوب رو دور ننداز”But if he drops my name, then I owe him nothing
اما اگر اون اسم من رو از بین ببره، پس من هیچی مدیونش نیستمAnd if he spends my change, then he had it comin′
و اگه منو تغییر بده، پس اون داشت میومدThey say I did something bad
اونا میگن که کارِ بدی کردمThen why’s it feel so good?
پس چرا اینقدر حس خوبی داره؟They say I did something bad
اونا میگن که کارِ بدی کردمThen why′s it feel so good?
پس چرا اینقدر حس خوبی داره؟Most fun I ever had
بهترین لذتی بود که تا حالا داشتمAnd I’d do it over and over
و من اون کارو بارها و بارها انجام خواهم دادAnd over again if I could
بعدش هم اگه تونستم، بازم دوباره انجامش میدمIt just felt so good, good
اون فقط یه حس خیلی خوبی داشت، خوبThey’re burning all the witches even if you aren′t one
اونا همه جادوگرهارو دارن اتیش میزنن، حتی اگه تو یکیشون نباشیThey got their pitchforks and proof
اونا ابزار و مدارک خودشون رو دارنTheir receipts and reasons
دلایل و منطق خودشون رو دارندThey′re burning all the witches even if you aren’t one
اونا همه جادوهارو دارن اتیش میزنن، حتی اگه تو یکیشون نباشیو بانو لازاروس، یکی از شخصیتهای انجیل هست که از دنیای مردگان، برمیخیزه. شاعر معروف سیلویا پلت یک شعر فوقالعاده در وصف شخصیت بانو لازاروس مینویسه؛ ترجمهی تکههایی از این شعر رو اینجا آوردم که بیارتباط با خط داستانی نیست.
بانو لازاروس
باز، باز مرتکب شدم من
از هر ده سال یک بار این کار را می کنمنقاب از چهره ام بردار ای دشمنِ عزیز
ترساندمت نه ؟دماغ و گودی چشم ها و دندان های مرتبم، ترشی نفسم
همه در عرض یکروز گم و گور می شوندبه زودی تن و گوشتم را که گورم به رگ زده بود (خورده بود)
دوباره با من خواهد بود هنگام رفتن به خانه ام
و من زنی خندان و فقط سی ساله
مثل گربه ای که ۹ جان دیگر برای مردن دارد
YOU ARE READING
Delibal [Z,M]
Mystery / ThrillerCompleted کلمهی "دلیبال" " Delibal": نوعی عسل که مقدار کم آن شفا دهنده و مقدار زیاد از آن کشنده است. آدمی را دلیبال صدا میزنند که نه توان تحمل دوریش را دارند و نه توان نزدیکی بیش از حد به او را. ژانر: معمایی، جنایی، رومنس Cover by @imfatwzh ⚠️ای...
Lady Lazarus (After Part)
Start from the beginning