Lirablu Story

By Blackrabbt

23.8K 2K 135

🔞لیرابلو اسم دختر بایسکشوالیِ که با اومدن مدی، دختر تازه وارد همه شیطنت و خوش گذرونیاش محو مدی میشه و مدی هم... More

part1+charecters
part2
part3
part4
part5
part6
part7
part8
part9
part10
part11
part12
part13
part14
part15
part16
part17
part18
part19
part20
part21
part22
part23
part24
part25
part26
part27
part28
part29
part30
part31
part32
part33
part34
part35
part36
part38
part39
part40
part41
part42
part43
part44
part45
part46
part47
part48
part49
part50,(last part of season1)

part37

265 37 9
By Blackrabbt


"سوم شخص"

برنامه اینکه هرروز با یه معذرت خواهی و خداحافظی مدی خودش برمیگشت و لی با دوست جدیدش که پیدا کرده بود به عمارت وایت تاور میرفتن و ساعت ها و روز هاشونو با نوشیدن،حرف زدن،فیلم دیدن،پی اس فور بازی کردن،ریکلس کردن تو استخر حیاط،سیگار کشیدن و البته گاهی فیلمای غیر اخلاقی  دیدن میگذروندن که بعد از چند روز رومنس هم به این کارا اضافه شد و اونا جمع سه تایی خودشونو برای کارایی که کمتز کسی اسمشو عیش و نوش و هرزگی نمیزاره پیدا کرده بودن که همچی به پرتگاه بزرگ پیچیده شدن رسید...
.
.
.
مدی محوطه خونه لی رو با قدمای محکمش رد کرد و چند باری دیووانه وار زنگ رو فشرد ولی انگار هیچکس خونه نبود. عصبانیت و وسواس ذهنیش به اینکه لی داره دقیقا چه غلطی میکنه بیشتر شد و تلفنشو از کیف رو دوشی کوچیکش بیرون کشید
بعد چند تا بوق با قاطعیت منتظر جواب مونده بود ،
-بله؟
+لی،میشه بگی کجایی؟
-چی؟..مدی؟

صدای کر کننده اهنگای سیستمی و گوش کر کن باعث میشد مدی حتی یه کلمه از حرفای لی رو هم متوجه نشه
+کونتو از اون خونه لنتی بکش بیرون ببینم چی میگی!!
لی پشت تلفن که صدای فریاد مدی رو شنید و متوجه جدی بودن قضیه شد از خونه بیرون رفت و جلوی محوطه جلوی عمارت ایستاد
-...مدی چیشده؟
+هی میدونی چند هفتس به غیر از مدرسه منو ندیدی؟اصن اهمیتی داره واست؟
-هی معلومه که اهمیت داره.تو خودت خواستی تا اروم شدن پدرت صبر کنی
+اره ولی نه چهل فاکینگ روزه کامل لی

لی با کلافگی شقیقه هاشو با انگشت اشاره و شصتش فشرد و چشمشو با پشت دستش اروم لمس کرد و بی اهمیت به تیر کشیدن سرش از مصرف زیاد الکل به سکوت تلفن گوش کرد و بالاخره زبون به حرف زدن باز کرد
-عزیزم...الان تو کجایی؟
+جلوی خونت
-چنتا بلوک فاصله دارم...میبینمت
+منتظر....م
با اینکه لی وسط حرف مدی قطع کرده بود ولی همینکه داشت میومد و مدی حضوری میتونست حرصشو خالی کنه جای امیدواری داشت
پس گوشیشو تقریبن محکم سرجاش توی کیف کوبوند و منتظر موند " تا پرنسِ پارتی و خوش گذرونیِ لنتی تشریف بیاره"
..

..✧ #lirablu
~~
اگ خوب نبود ببخشید :'(🤍
ووتم یادتون نره بوس
پارت بعدی نود ووت آپ میشه

Continue Reading

You'll Also Like

89.6K 13.4K 50
[COMPLETE]by saba2079 آبان پسری که بی‌نهایت عاشق دریاست و از دریای‌ عزیزتر از جونش دور میشه و برای دانشگاه به تهران میاد. با یه مشکل از خوابگاه جا م...
122K 20.4K 51
ل-هی آسیایی ز-ولم کن ! ل-انقد ازم فرار نکن !
4.2K 426 31
وقتی که از نقطه امنت فاصله میگیری و به یک کشور غریب سفر می‌کنی برای تحصیل با چالش هایی رو به رو میشی که ممکنه خیلی سنگین و طاقت فرسا باشه. اما هممون...
5.7K 699 13
چشماش هنوزم منتظر بود منتظر عشقی نافرجام °•~°•~°•~°•~°•~°•~°•~°•~°•~°•~•° ×:قسم میخورم نمیزارم زنت چیزی بفهمه.....اگر..اگرم فهمید تمام تقصیرارو بندا...