Victorxvic

کلمات پرمهرتون، قلب‌ها، دستها و چشمهای مهربونتون. 
          	ممنونم. جدا ممنونم و معذرت می‌خوام.
          	

mesafehome

آهنگ mon amour رو به‌خاطر داستان‌های تو گوشش دادم و بعد عاشقش شدم. عاشق این بودم که توی یه جای ساکت پخشش کنم و توش جوری غرق شم که تا پایانش چیزی رو حس نکنم. ولی الان نه. نمی‌تونم بهش گوش بدم. فقط ردش می‌کنم چون بغض می‌کنم، چون یاد تو میفتم، یاد ساغر، یاد مجنون آبی قدیمی، یاد هری و لوییِ تو. یاد خیلی چیزها. قبلا برات خیلی نوشتم و بخاطر اینکه یادم نره کلی از جزئیات رو یادداشت کردم تا چیزی محو نشه از ذهنم، اما همه پاک شدن. من موندم و یه ذهنی که حالا فقط هاله‌ای از داستان‌ها به یادشه. دلم برای اون روزها تنگه. دلم برای تو تنگه. خیلی زیاد. می‌شه مراقب خودت باشی؟ می‌شه خاطره‌هام رو به اینجا برگردونی؟ 

maniacalhinky

سلام عزیزم هنوز قسمتای بعد پارت ۱۸ k رو داری ؟ من انقدر دوستش داشتم که همرو نگه داشته بودم برای خودم ولی بعد پارت ۱۸ برام پاک شده 

Felicitaviola

          ادمینِ جان سلام ♡ با اجازه
          فصل اول از واسیلیسایِ جنگ زده ام به پایان رسید . فکر میکنم وقتش رسیده که چشمهای هرکسی که از اینجا رد میشه رو بهش دعوت کنم 
          
          
          انگست/عاشقانه(اسمات)/ تراژدی
          کوکمین/ویمین 
          
          
          " به قهوه ی این تن عادت میکنی ..
          اعتیاد میشم برات .
          بهم بخند تا مثل یک ماهی که گذشت تو رو زندگی کنم 
          بهم تن بده تا تو رو زندگی کنم جیمین 
          بزار بهت نشون بدم رد بوسه هایی که از لمسشون فرار میکنی چه طور میتونن روی پوستت بنشینن .. 
          باور کن ..
          ترسِ شیرینی داره  ..
          این که در انحصارِ من باشی   "
          https://www.wattpad.com/story/305148852?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=share_reading&wp_page=reading&wp_uname=Felicitaviola&wp_originator=BzDfeZe3wlpyVvgyKCyHqXPM8PslAhNym2ya%2BakzelkcVzlKSLefm3IbkkTwPluZEXkDeHyVpm5kL%2F3fmou0PJees04%2F823jPqacQsgLpe7RsZuPvDMyUmghZwH8wo%2B%2F 
          برای اشنایی با داستان هام "حرف دل" رو بخونید 
          

a_Mlsfoy_a

روایتی از قبل خشک شدن دریای سبز رنگ...
          داستان ابی ترین احساس :) 
          
          من از دریا ها تنفر دارم...
          من از اسمان ها نفرت دارم...
          لو من بعد تو از ابی ترین حس ها نفرت دارم...
          لویی تو ابی ترین انسانی..
          من عاشق ابی ترین معجزهٌ اسمان شدم..
          بعد رفتن تو من از ابی ها نفرت دارم . 
          
          کاپل  : لری 
          ژانر :  انگست . عاشقانه . درام 
          
          https://www.wattpad.com/story/308393822?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=a_Mlsfoy_a&wp_originator=htC4Es41BAU%2FciV1siI50Kih9X3nyoBt6Cj15QS0taGbaX5x3Pi40ThUU9zn%2FUNk6GS%2Bt9Zv%2Fw4xNeUbQCtwRxWuu6IxX1ff3vrF8PBStzsQle0Mtt4NwM06rE9hFvmz

Hediye_amro

حالا با گذشت حدودا سه یا چهارسال من هنوزم به کاف فکر میکنم به اینکه وقتی میخوندمش چه حسی داشتم چقدر دنیایی که من رو واردش کردی عجییی و الهام بخش و  بود و واقعا ازت ممنونم وقتی به اون روزا فکر میکنم انگار همه چیز شبیه رویاها بود انگار همه چی مثل شعرها الهام بخش بود حتی واسه خودمم عجیبه که بوک تو واتپد از نویسنده ای حتی درست نمیشناسمش تونسته انقدر مسیر زندگیمو عوض کنه با اینکه خیلی وقته ازت خبری نیست فکر نمیکنم اینجارو چک کنی ولی ممنونم بخاطرش و اینکه حداقل برای اخرین بار "برگرد خونه."

Victorxvic

@Hediye_amro ازت ممنونم. واقعا ازت ممنونم. و دوست دارم بغلت کنم الان. مهرترین.✨
Reply