وانگ Stories

10 Stories

وقتی رسیدی که شکسته بودم by wangyibooxiao
#1
وقتی رسیدی که شکسته بودمby Sun Flower💫🌻
اون ها پدر و مادر نبودند ابزاری برای شکنجه دادن بودند اون فقط منتظر یک ناجی بود... اون مرد وقتی رسید که پسر شکسته بود
‌𝆺𝅥𝇁𝇃𝇂 𝐇𝐨𝐦𝐞𝐥𝐚𝐧𝐝 𝇁𝇃𝇂‌𝆺𝅥 by Phantommoh
#2
‌𝆺𝅥𝇁𝇃𝇂 𝐇𝐨𝐦𝐞𝐥𝐚𝐧𝐝 𝇁𝇃𝇂‌...by Phantommoh
شیائوجان و وانگ ییبو نیمه شب توی خیابونی خلوت باهم رو به رو میشن. شیائوجان انیگمایی هستش که زندگیش بخاطر اتفاقات ناگواری دچار تغییر شده و دوران سختی رو پشت سر میذاره و س...
PERTAIN TO YOU! (Complete) by Sraa2713
#3
PERTAIN TO YOU! (Complete)by ...
عنوان فیک : !PERTAIN TO YOU (وابسته به تو!) ژانر : رمانتیک، اسمات، دبیرستانی:) کاپل : ییژان.....ژان تاپ (ZSWW)❤💚 خلاصه ای از داستان: ژان پسری از خانواده‌ی مرفع، که با آ...
Completed
Need For Speed by SHIA_Eunoia
#4
Need For Speedby SHIA
بیاید اینجا امروز میخوام براتون یک داستان تعریف کنم. داستان پسری که جنون داشت، جنون سرعت. پسری که لقبش گاو وحشی بود و البته باید بگم کاملا متضاد با ظاهر معصوم و دوست داش...
Completed
𝑊ℎ𝑒𝑛 𝑌𝑜𝑢 𝐶𝑙𝑜𝑠𝑒𝑑 𝑌𝑜𝑢𝑟 𝐸𝑦𝑒𝑠 (𝐶𝑜𝑚𝑝𝑙𝑒𝑡𝑒𝑑) by wangyibooxiao
#5
𝑊ℎ𝑒𝑛 𝑌𝑜𝑢 𝐶𝑙𝑜𝑠𝑒𝑑 𝑌𝑜𝑢...by Sun Flower💫🌻
🐷: جان‌گا میدونستی پنگوئن‌ها از حیواناتی هستن که وقتی برای خودشون جفتی انتخاب می‌کنند، تا آخر باهاشون میمونند؟؟؟ 🐰: نه، چه جالب. 🐷: آره خیلی جالبه، حالا میشه تو پنگو...
𝑨𝒏𝒕𝒉𝒆𝒎, 𝑭𝒓𝒆𝒆𝒅𝒐𝒎, 𝑳𝒐𝒗𝒆 by wangyibooxiao
#6
𝑨𝒏𝒕𝒉𝒆𝒎, 𝑭𝒓𝒆𝒆𝒅𝒐𝒎, 𝑳𝒐...by Sun Flower💫🌻
چیز زیادی از این دنیا نمی‌خواستیم؛ به جز آزادی... این حق ما نبود با من بخوان سرود آزاد عشق را
𝐼 𝑊𝑖𝑠ℎ 𝑊𝑒 𝑁𝑒𝑣𝑒𝑟 𝐺𝑟𝑒𝑤 𝑈𝑝 (𝐶𝑜𝑚𝑝𝑙𝑒𝑡𝑒𝑑) by wangyibooxiao
#7
𝐼 𝑊𝑖𝑠ℎ 𝑊𝑒 𝑁𝑒𝑣𝑒𝑟 𝐺𝑟𝑒�...by Sun Flower💫🌻
𝐹𝑖𝑐𝑡𝑖𝑜𝑛 𝑁𝑎𝑚𝑒: 𝐼 𝑊𝑖𝑠ℎ 𝑊𝑒 𝑁𝑒𝑣𝑒𝑟 𝐺𝑟𝑒𝑤 𝑈𝑝 𝐺𝑒𝑛𝑟𝑒: 𝑅𝑜𝑚𝑎𝑛𝑐𝑒, 𝐹𝑙𝑢𝑓𝑓, 𝐶𝑜𝑚𝑒𝑑𝑦 𝑊𝑟𝑖𝑡𝑒𝑟: 𝑆𝑢𝑛 𝐹𝑙𝑜𝑤𝑒𝑟 𝑇𝑦𝑝𝑒: 𝑉𝑒𝑟...
kawaakari by Nikoozarrr
#8
kawaakariby
+برام مهمه بدونم وقتی این بوم رو ازم خواستی می دونستی چیه؟ _ یه نقاشی ؟ + اون یه کاواکاریه وقتی که نوری روی رودخانه ی تاریکی می تابه. الان که فکر می کنم،اگه صدتا دیگه ا...
مرگ تدریجی عشق by ava99_77
#9
مرگ تدریجی عشقby ava99_77
داستان مث همه فیکای دیگه مشخصا داره درمورد عشق عجیب و نامتعارف بین شیائوژان و وانگ ییبو حرف می زنه اما خب روند و سیرش متفاوت تر از جاهای دیگس خودم می دونم سلطان اعتماد...
after long time no see by SARAH_4804
#10
after long time no seeby sarin4804
کاش هنوز هم اینجا بود....درست کنارم می ایستاد و با اون چشمای نافذش بهم خیره میشد و اسمم رو زیرلب زمزمه میکرد. -وی یینگ...! همین کافی بود که لبام از سر فلوت مشکی رنگم جدا...