فیلیکس : 1 ماه از شروع شدن دانشگاه میگذره اون پس روز هم مثل همیشه بیدار شدم که برم دانشگاه، وسایلم رو جمع کردم یونی فرمم رو پوشیدم رفتم طبقه پایین
یونیفرم فیلیکس
استایل لینو
مین یون کیونگ : سلام صبح بخیر
فیلیکس : سلام مامان صبح بخیر
مین یون کیونگ : بیا صبحانه بخور
فیلیکس : نه ممنون دیرم میشه
مینهو : صبحانتو بخور خودم میرسونمت
فیلیکس : باشه ممنون
جونگ هی : سلام
مینهو و فیلیکس : سلام
یون کیونگ : سلام
.....
فیلیکس : ممنون مامان خدانگهدار
جونگ هی و یون کیونگ : خدانگهدار مراقب خودتون باشین
مینهو : شما هم همینطور
...
توی ماشین
فیلیکس : هیونگ
مینهو : بله
فیلیکس : یه سوال ازت بپرسم
مینهو : بپرس
فیلیکس : میگم تو چقدر منو دوست داری
مینهو : این چه سوالیه دیوونه معلومه خیلی
فیلیکس : آخه از وقتی برگشتی اصلا نتونستیم باهم وقت بگذرونیم تازه دیگه مثل قبلا بهم توجه نمیکنی
YOU ARE READING
Troubled Love
Fanfictionکاپل اصلی : hyunlix کاپل فرعی : seungin ژانر : عاشقانه - گیِ - دانشگاهی - پزشکی خلاصه داستان : هوانگ هیونجین پزشکی که برای مدتی استاد دانشگاه میشه اما قبلشو به یکی از شاگرداش میبازه وضعیت : در حال نوشتن روز های آپ : دوشنبه ها