"For my angel"

17 3 3
                                    

سلام

حقیقتا هیچوقت تو فکرم هم نمیومد بخوام تو این سن و به این زودی با همچین شوک عظیمی مواجه بشم...

این اتفاق یه کابوس بزرگ که هیچوقت نه تموم میشه و نه می‌تونم از اعماق قلبم واقعی بودنش رو قبولش کنم...

لیام برای من جایگاه بالایی داشت و نجات دهنده روزهای سختم بود و قبول نبودنش واقعا برام غیرممکنه...

این داستان با عشق زیادم نسبت به این کاپل و با الهام از مهربونی لیام شروع شد.

این داستان اهمیت خیلی زیادی برام داره و دوست دارم تمومش کنم هرچقدر طول بکشه.

حقیقا تایم خیلی پری دارم ولی با این حال به عشق لیام خط به خط ادامه میدم...

نمی‌تونم قول بدم چقدر قرار طولانی بشه ولی اگر دوست داشتید می‌تونید همراهم باشید.

و در آخر ممنون از همه افرادی که وقتشون رو بهم میدن و من رو همراهی می‌کنند

Love You❤️💛

Roses And MandalaWhere stories live. Discover now