تو سکوت رانندگی میکردم که فرید سکوتو شکست.
فرید_امروز چطور بود؟مشکل پرونده فخرالزمان حل شد؟
_ارجاعش دادم به مسعودی.
فرید_از اول بهت گفته بودم اینکارو کنی ولی تو کله پوک به حرفم گوش ندادی.
_ببند فرید،تو که سر از حقوق در نمیاری چطور انتظار داری به حرفت گوش بدم آخه؟
فرید_اگه فکر میکنی بعد ده سال زندگی با تو هنوز از حقوق سر در نمیارم سخت در اشتباهی!
_بیست سال مهندس!!!
فرید_از تو شکم ننت که وکیل نبودی!تازه من از همون ترم اول وکیل حسابت کردم شد ده سال.درضمن،شیش ماه پیش شد بیستویک سال!!!
_واقعاً بیستویک ساله دارم تحملت میکنم؟؟؟
فرید_تو یا من؟؟؟
_من!!!
راهنما زدم ک نگه داشتم.
فرید_چیشد؟
_نترس نمیخوام پیادت کنم،برو باتری بخر،باتری کنترل تلویزیونم تموم شده.
فرید_خودت پاهات کجه؟؟؟
_فررررید!حال ندارم میری یا راه بیفتم؟!؟
در حال فحش دادن کمربندشو باز کرد و پیاده شد.خم شدم از صندلی عقب بطری آب معدنی رو برداشتم بعد اینکه قشنگ خودمو خیس کردم بطری رو از لبم جدا کردم و با آستین سعی کردم صورت و گردنمو خشک کنم😶🙄
فرید طبق معمول بعد کلی معطل کردن برگشت،همیشه ازین که کاری واسم انجام بده به غلط کردن میفتادم ولی آدم نمیشدم که نمیشدم،دوست داشتم همه کارامو فرید انجام بده😑
فرید_همین بود؟
_نچ باید تو راه شام بخری!
فرید_دهه،نمیخواد،نیمرو میخوریم.
_اگه تو درست میکنی چرا که نه؟؟؟
فرید_گشاد!
ابرو بالا انداختم و چیزی نگفتم.
بالاخره رسیدیم،خونه منو فرید خیلی نزدیک بود ولی ترافیک شب عید باعث شده بود نیم ساعتی تو راه باشیم.
فرید_پس فردا عیده.
_میدونم.
فرید_مامانت زنگ زده بود.
_اینم میدونم.
فرید_کی میری چالوس؟
_نمیرم.
فرید_کبریا!!!!
_تنها نمیرم،تو هم که گفتی نمیای،پس کلا کنسله🙄
فرید_خر نشو کبی!
_😒😒😒😒😒باز گفتی!
فرید_خعله خب،کبریا خان!تو برو،من دو روز بعد میام.
_نچ،معامله رو رد میکنم
فرید_کوفته معامله رو رد میکنم،معامله نبود،دستور بود!!!
_نچ،راه نداره!
فرید_کبریا😒😡من اونجا کسی منتظرم نیست،خوشم نمیاد لحظه سال تحویل مزاحم خانوادت بشم😶😒
_فرید،تو مزاحم نیستی،عضو خانوادمی،خود خانوادمی،عمرا بدون تو برم،همینکه گفتم!
فرید_لشتو ببر من فرداصبحش اونجام😒
_نچ نچ نچ.یه نیمرو هم حق نداری تنها بمونی😑
فرید_جمعتون خانوادگیه من بیام بگم خرم به چند من؟
_جمع کن خودتو،اگه تو خانوادم نیستی میخوام هیشکی نباشه.
فرید_حرف به گوشت نمیره نه؟؟؟
_نه!حالام اون باتری رو بده من الآن بازی شروع میشه هنوز تلویزیونم روشن نکردم.
فرید_بیا.
_پس میای؟
فرید_جهنم ضرر!میام😡😒
_میدونستم😍
فرید_زبون نفهم😒
_شبو پیش این زبون نفهم میمونی؟؟؟
فرید_نه.
_من نمیرسونمت😎
فرید_به درک!به جهنم!پیاده میرم😒
_لج نکن فرید!
فرید شروع کرد به غر زدن منم دگ به پرو پاش نپیچیدم چون اینجور وقتا بد سگ میشد!!!!
![](https://img.wattpad.com/cover/182175649-288-k678890.jpg)
YOU ARE READING
Obiymy
Romanceهر آدمی فقط یه نفرو داره که حالشو خیلی خوب میکنه. و فقط یه نفرو داره که حالشو خیلی بد میکنه...! بیچاره اونی که این دونفرش یه نفره🙃 پ ن:معنیobiymyآغوش هست #گی_کاپل 🌻پریا🌻