دستش و توی موهای چانیول برد و توی چنگشون گرفت
زبونش و روی شکم بکهیون کشید
دوباره بالا رفت و شروع کرد بوسیدن لبای بکهیون
و بکهیون مردد بودن چانیول رو هنوز حس میکرد
اروم لباش و جدا کرد
بکهیون: لطفا چانیول ، من حاضرم تموم شب رو باهات باشم
چشمای خمارش و بست: وسط کارم من و ول نکن
به چشمای خمار و شیطون بکهیون نگاه کرد
چانیول: تو از چیزی که فکر میکردم شیطون تری
لبخند نیمه ای زد: پس پسم نزن
لبای کوچیک بکهیون و بوسید: مگه میشه تورو پس زد کوچولو؟
سرش و پایین تر برد و زبونش و روی گوش بکهیون کشید و بوسید
دستاش و پایین برو و دکمه و زیپ شلوارش و باز کرد
بلند شد و بین پاهای بکهیون نشست
پیراهنش و در اورد
خیره به سینه و ماهیچه های ورزیده ی چانیول نگاه کرد
نیشخندی زد: دوست داری؟
زبونش و روی لبش کشید: میشه دوست نداشت؟
سرش و تکون داد: فکر نکنم
بلند شد و شلوارش و در اورد
چشماش و بست و نفس ارومی کشید
نباید خجالت بکشی بکهیون ، نباید
اروم خم شد روی بکهیون و توی همون حالت لباس زیرش و در اورد
تا بدنش خیلی معلوم نباشه و بکهیون خجالت نکشه
لبای کوچیکش و بوسید و لباس زیر بکهیون رو هم در اورد
دستشو توی موهای چانیول برد و تو چنگشون گرفت
زبونش و روی شکم بکهیون کشید
دوباره بالا رفت و شروع کرد بوسیدن لبای بکهیون
و بکهیون مردد بودن چانیول رو هنوز حس میکرد
اروم لباش و جدا کرد
بکهیون: لطفا چانیول ، من حاضرم تموم شب رو باهات باشم
چشمای خمارش و بست: وسط کارم من و ول نکن
به چشمای خمار و شیطون بکهیون نگاه کرد
چانیول: تو از چیزی که فکر میکردم شیطون تری
لبخند نیمه ای زد: پس پسم نزن
لبای کوچیک بکهیون و بوسید: مگه میشه تورو پس زد کوچولو؟
سرش و پایین تر برد و زبونش و روی گوش بکهیون کشید و بوسید
دستاش و پایین برو و دکمه و زیپ شلوارش و باز کرد
بلند شد و بین پاهای بکهیون نشست
پیراهنش و در اورد
خیره به سینه و ماهیچه های ورزیده ی چانیول نگاه کرد
نیشخندی زد: دوست داری؟
زبونش و روی لبش کشید: میشه دوست نداشت؟
سرش و تکون داد: فکر نکنم
بلند شد و شلوارش و در اورد
چشماش و بست و نفس ارومی کشید
" نباید خجالت بکشی بکهیون ، نباید! "
اروم خم شد روی بکهیون و توی همون حالت لباس زیرش و در اورد
تا بدنش خیلی معلوم نباشه و بکهیون خجالت نکشه
لبای کوچیکش و بوسید لباس زیر بکهیون رو هم در اورد
دستش و روی شکم نرمش دوباره کشید و دست دیگشو کنار سرش گذاشت
به چشمای خمار و نیمه بازش نگاه کرد
خم شد و شروع کرد بوسیدن لباش و انگشتاش و روی گردنش کشید
اروم دستش و حرکت داد و انگشتاش و از روی گردن تا روی شکمش کشید
دستش و پایینتر برد و خیلی اروم الت بکهیون و لمس کرد
برخورد دست سرد چانیول به پوست التش باعث شد اه ارومی بکشه
سرش و توی گردن بکهیون برد و شروع کرد بوسیدن گردنش
اروم دستاش و حرکت داد و انگشتاشو خیلی اروم روی التش میکشید تا تحریکش کنه
دستش و روی کمر چانیول گذاشت
ناله های ریزش بخاطر لمسای چانیول درست زیر گوش اون بود و باعث میشد چانیول بیشتر تحریک بشه
اروم الت بکهیون و بین دستاش گرفت و حرکتش داد
بکهیون: امممم
اروم گردن بکهیون و گاز گرفت: خوشت میاد؟
YOU ARE READING
Rival [ ChanBaek & HunHan ]
Fanfiction🔮 فن فیک: Rival [ رقیب ] 🔮کاپل ها : ChanBaek & HunHan 🔮ژانر : رمنس - فرمول یک - درام - هپی اند ❌ محدودیت سنی : NC+18 ❌ 🔮 نویسنده: Elnaz-CH 🍒✨ ☔ بخشی از داستان: چانبک: پارک چانیول راننده ی اولِ فرمول یکِ جهان پسری احساسی و محکم ، به درخواستِ...