♓ Part 16♓

1.7K 312 152
                                    

بچه ها یکی دو پارت دیگه پارت پرایوت هست پیجو فالو کنید بتونید بخونید

شرط ووت :35

به ل _ حتما باید تو رابطه جنسی باشه

از ل _ اره ... و این که باید الفا ها اون بایت رو بدن تا عمل کنه و خب بایت یه الفا از یه انسان یه اومگا میسازه و الفا ها اومگا ها رو برای جفت گیری انتخاب میکنن .

به ل_ تو الفایی

از ل _ اره . من رهبر پکم ینی الفا های دیگه ای هم تو گروه هستن ولی من رهبرشونم

به ل_ چه باحال

از ل_ یه جورایی سخته تا باحال چون ما نباید بذاریم ادما بفهمن و باید با پکای دیگه که تو جنگل هستن هم مبارزه کنیم مثل پک جیک

با اومدن اسم جیک تنم به لرزه افتاد .

از ل _ هری نگفتی چطور با اون الکس اشنا شدی

با تعجب به صفحه گوشیم نگاه کردم . چرا اینقدر براش مهمه که درباره دوست پسرم بدونه .

به ل_ من و اون همو میشناختیم یکی دو سال هست اون دوست برادرمه و اون از روز اول روم کراش داشت 

از ل _ اها .... میشناسمش به نظر من که پسر جالبی نبود اصلا! خیلی هم بی ادب بود

خندم گرفته بود . خیلی حسودی لویی تاملینسون . با قرار گرفتن دستی رو شونم برگشتم .

ا_ هری خوبی ؟

ه_اره یه لحظه وایسا

ا_ باشه

به صفحه گوشیم نگاه کردم و با دیدن اخرین حرف لویی دوباره لبخند زدم .

به ل _ نمیدونم... شاید ... ولی من باید برم

گوشی رو گذاشتم تو جیبم و به الکس نگاه کردم : چه خبر الکس خوبی؟

ا_ اره تو چطوری با کی چت میکردی

ه_ امممم...امممم با لو... یعنی  استاد تاملینسون چون چند جلسه دانشگاه نبودم چند تا سوال ازش داشتم

ا_ اها خب با یه فیلم چطوری

ه_ اممم امروز فکر نکنم کلی جزوه های ناقص دارم

ا_باشه پس باز برنامه ریزی میکنیم

ه_ باشه ولی من الان باید برم سر کلاس

ا_ باشه فعلا

ه_ فعلا

سریع رفتم سر کلاس این کلاسو نمیخوام از دست بدم . وارد کلاس شدم . کلاسی که دور تا دورش پر از جدول مندلیوف و مواد شیمیایی و این جور چیزا بود کلاسو از نظر گذروندم تا زبن رو پیدا کنم .

مثل همیشه ته کلاس نشسته بود و سرش تو گوشی بود کنارش نشستم و الکی گلومو صاف کردم تا بهم نگاه کنه .

Bʟᴀᴄᴋ ʟᴇᴀᴅᴇʀ [L.S](z.m){omega.vrs} C.O.M.P.E.L.E.T Where stories live. Discover now