جونگ کوک :
عزیزم
منتظر رسیدن عصرم
بدنم منتظرته
عزیزممم~~تهیونگ :
جونگ کوک سیکتیر
دردت چیه؟
پیش دوست دخترممجونگ کوک :
به خاطر همینم هست که اینطوری حرف میزنم آقای کیم
جدا بشین خوشحال میشم
ممممم عزیزم~تهیونگ :
صدای مسیجاتو قطع کردم
پسره احمق
قرار نیست روزمو نابود کنیجونگ کوک :
همینجوری هم روزت نابود شده
چون من پیشت نیستمتهیونگ :
یوووووجونگ کوک :
دارین چیکار میکنین؟
ساعت ۶ عصره دیگه برگردین خونه
اما هرکی خونه ی خودشتهیونگ :
به تو چه جونگ کوک؟
اینکه با دوست دخترم چیکار کنم رو باید از تو بپرسم؟چونگ کوک :
بله
من بهت پول میدمتهیونگ:
خدای من
اینکه بهم پول میدی چه ربطی به زندگی شخصیم دارهجونگ کوک :
چون زندگیِ تو ، منمتهیونگ :
از دنیای خیالاتت بیا بیرون
اونجا جای خوبی نیستجونگ کوک :
خوبه
هر کاری میخواین بکنین آقای کیم
شب خوش
من میرم درس بخونم
آخر سال امتحانا منتظرم هستنتهیونگ :
دذاتاً اگه موفقم نشی با پولت میتونی به یه دانشگاه بری
جونگ کوک :
این درسته
اما بازم میخوام مثل هم سن و سالای خودم رفتار کنم
همشون دارن درس میخوننتهیونگ :
تو تلاش کنی هم نمیتونی به جایی برسی
چون عقل نداریجونگ کوک :
آقای کیم!
تحقیر کردن منو براتدن ممنوع میکنم
با پولم به فاکتون میدمتهیونگ :
با بزرگترت درست صحبت کنجونگ کوک :
با کوچیکترت ادبانه صحبت کنتهیونگ :
به بزرگترت چیزای منحرفانه نسبت ندهجونگ کوک :
اوفف آقای کیم صداتونو ببرین
برین پیش دوست دخترتونتهیونگ :
راست میگی
دارم میرمجونگ کوک :
برینتهیونگ :
این وسط تو درسات موفق بشی ننوبهییثعلخحنکجونگ کوک :
آقای کیم just go away
YOU ARE READING
honey pie | Taekook
Romance《completed》 چت های عجیب بین جونگ کوک ۱۸ ساله و معلم خصوصی نقاشیِ ۲۲ سالش تهیونگ Taekook , texting Original story by : @nathyoung Translating by : @meli19952000