تهیونگ تا آخر از ترس تکون نمیخورد و کاری نمیکرد با حس درمان شدن زخم هاش نفس راحتی کشید و کوتاه زمزمه کرد:
_ ممنونم
تهیونگ سعی میکرد جلوی اون اژدهای سیاه آروم باشه و خطایی ازش سر نزنه تا اونو عصبی نکنه. جونگکوک به همراه خودش تهیونگ رو بلند کرد. آروم دستشو از دور کمرش آزاد کرد و زیر دست راست تهیونگ کشید:
_ ازت انتظار دارم زودتر مراحل تبدیل شدنتو تموم کنی، من اونقدرا هم ک فکر میکنی صبور نیستم.
تهیونگ سرشو پایین انداخت و سعی کرد اشک هاشو نگه داره:
- بهم وقت بده
_ سه روز
تهیونگ متعجب سرشو بالا گرفت تو چشم های کوک نگاه کرد و اشک هاش پایین ریخت:
- من نمیتونم
اخمی بین ابروهای کوک شکل گرفت که باعث ترس بیشتر تهیونگ شد
- لطفا
_ سه روز... نه بیشتر نه کمتر
جونگکوک آروم ناخون هاشو از زیر شکم تهیونگ تا نافش کشید که باعث پاره شدن پوست بدنش شد. ناله جیغ مانندی سر داد و دست هاشو رو دست جونگکوک گذاشت تا مانع حرکتش بشه.
_ باشه... باشه انجامش میدم.
جونگکوک دستشو عقب کشید و از تهیونگ جدا شد:
_ خوبه
جونگکوک به بقیه نگاهی انداخت که متوجه چیزی شد. پوزخندی زد و به نشونه مسخره کردن تعظیمی کرد:
_ من دیگه میرم و بهتون تبریک میگم سرورم، قراره جانشین قوی ای بدنیا بیاد.
نامجون شوکه به جین نگاه کرد و جین به سرعت سرشو پایین انداخت. یونگی که تا آخرین لحظه سعی در آروم بودن داشت به سمت جونگکوک قدم برداشت و مشت محکمی تو صورتش زد که باعث قدم برداشتن جونگکوک به سمت عقب شد.
- ازینجا گمشو
جونگکوک انگشتشو روی خون گوشه لبش کشید که بعد چند ثانیه زخمش بسته و از بین رفت
_ زیادی احمقی فرمانده.
دستشو بالا گرفت و انگشت هاشو بهم نزدیک کرد که نفس یونگی قطع شد. روی زانوهاش افتاد و سعی در آزاد کردن خودش داشت.
جیمین سریع سمت یونگی رفت و با گریه به جونگکوک نگاه میکرد.
تهیونگ با جیغ و التماس به پایین لباس جونگکوک چنگ زد:_ تو بهم قول داده بودی! بهشون آسیب نزن!
جونگکوک بعد از چند ثانیه یونگی رو ول کرد و سمت تهیونگ برگشت آروم جلوش نشست و دستشو رو گونه اش گذاشت:
_ خوبه که یادت مونده.
یونگی سریع رو زمین افتاد و سرفه های بلندی میکرد. جیمین دستشو رو شونه های یونگی گذاشته بود و مدام بهش میگفت نفس عمیق بکشه
YOU ARE READING
Black Dragon
Teen Fictionجونگکوک تنها بازمانده از نسل اژدهای سیاه برای بدست آوردن تهیونگ اژدهای طلایی هرکاری میکنه چون تنها یک اژدهای طلایی میتونه فرزندی از نسل پولک سیاه یا طلایی بدنیا بیاره و چی میشه اگر فرزند اون دو یک دورگه باشه؟