تهیونگ کنار ماشینِ بوگاتیش ایستاده بود و جیمین و بوگوم اطرافشو گرفته بودن ..
همونطور که حرف میزد ناخودآگاه دستش روی کمر بوگوم قرار گرفت و همون موقع بود که صدای جونگکوک به گوشش رسید ..-تهیونگ ..
دستای جونگکوک از حرص مشت شدن و همهی حواسش به دستی بود که روی کمر بوگوم قفل شده بود ..
-خفه شو جونگکوک! ... الان اصلا حوصلتو ندارم!
درسته ..
تهیونگ اون پسر رو باعث و بانی مرگ برادرش میدونست ..
شاید یکی از مظنونهای پروندش بود چون میتونست خشم پسر رو درک کنه و مطمئن باشه به این راحتیا جینو نمیبخشه ..جونگکوک از حرف تهیونگ عصبی شد و سعی کرد مراعات حالش رو بکنه ..
در سکوت جلو اومد و دست تهیونگ رو که دور کمر بوگوم بود با حرص کشید جوری که انگار واقعا دوست پسرشه و با این حرکت غیرتی شده ..-ببخشید آقایون ولی باید دوست پسرم رو ازتون قرض بگیرم
گفت و دست تهیونگ رو تا ماشین خودش کشید ..
پسر بزرگتر نگاهی به دست جونگکوک که قرمز شده بود انداخت و بلافاصله دستش رو از اسارت انگشتهای اون آزاد کرد ..-بشین تو ماشین کیم فاکینگ تهیونگ!
جونگکوک با غضب گفت و پشت فرمون نشست ..
تهیونگ که حوصلهی کلنجار رفتن با پسر رو نداشت بدون حرفی وارد ماشین شد و بی توجه به جونگکوک که با حرص نگاهش میکرد به جاده چشم دوخت ..
زمان زیادی نگذشت که به عمارت رسیده بودن و حالا وقت جر و بحثای جونگکوک بود ..
تهیونگ اونو جلوی بقیه تحقیر کرده بود و از طرفی حسادت جونگکوک به بوگوم به این بحث دامن میزد ..-به چه حقی جرعت کردی جلوی بقیه با من اینجوری حرف بزنی؟
جونگکوک رو به روی تهیونگ ایستاد و گفت ولی پسر بزرگتر بی اهمیت به اون به سمت آسانسور قدم برداشت
-بهت گفتم منو ایگنور نکن!
-انتظار چه برخوردی ازم داشتی؟
تهیونگ با فریاد گفت و دکمهی آسانسور رو زد ..
-لعنتی اونا فکر میکنن من دوست پسرتم بعد تو جلوی اونا به من میگی خفه شو؟
-هر جور میخوان فکر کنن به یه ورمم نیست! ..
-دستی که روی کمر بوگوم بودو چی میگی؟
جونگکوک با صدایی که حالا پایین اومده بود گفت و تهیونگ دوباره اونو بی جواب گذاشت ..
-کسی که جلوی دوست پسرش کمر اکسشو میگیره حتما باید جلوی اکسش هم دوست پسرشو به فاک بده نه؟
-تو دوست پسرم نیستی جونگکوک وگرنه مطمئن باش این کارو میکردم
-پس اون بوسه کنار ساحل چی بود؟ ... من برات یه شوخیم تهیونگ؟
YOU ARE READING
𝗥𝗘𝗩𝗘𝗡𝗚𝗘 | 𝗩𝗞𝗢𝗢𝗞
Fan fikcia"آتش جهنم در برابر خشمِ انتقام زانو میزنه" چی میشه اگه جئون نامجون رئیس یکی از باندهای مافیای ایتالیا پسرش جئون جونگکوک رو توی شرطبندی به کیم سئوکجین یا معشوقهی چندین سال قبلش ببازه و کیم تهیونگ که از قضا برادر سئوکجینه متوجه یه سری حرکات مشکوک از...