يونگي - زيبا

380 81 7
                                    

ضبط ماشين كه در حال پخش آهنگ هاي دهه هفتاد امريكايي بود خاموش كردمو بعد از باز كردن در پياده شدمو به سمت خونه ي پارك جمين رفتمو زنگ زدم! منتظر بودم اما بر خلاف چيزي كه فكر ميكردم،زود صداي جيمين رو از پشت آيفون شنيدم:"هيونگ تويي؟" ناخودآگاه لبخند ر...

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.


ضبط ماشين كه در حال پخش آهنگ هاي دهه هفتاد امريكايي بود خاموش كردمو بعد از باز كردن در پياده شدمو به سمت خونه ي پارك جمين رفتمو زنگ زدم! منتظر بودم اما بر خلاف چيزي كه فكر ميكردم،زود صداي جيمين رو از پشت آيفون شنيدم:"هيونگ تويي؟" ناخودآگاه لبخند ريزي زدمو سر تكون دادم:"آره منم،يونگي.بيام كمك؟" بلافاصله بعد از سوالي كه پرسيدم پشيمون و نگران شدم! اگه از اين طوري عكس العمل نشون دادن هاي من نسبت به نقص چشم هاش آزرده بشه چي؟اگه ناراحت بشه اما تو رو دربايستي بمونه و از سر ناچاري اون ها رو بپذيره چي؟

"يعني..." اما همين كه خواستم جمله ي قبلم رو اصلاح كنم جيمين وسط حرفم پريد و گفت:"راستش هنوز آماده نيستم! ميتوني بياي بالا و يكم اينجا منتظر بموني؟"

"ايرادي نداره" و بعد من در حال بالا رفتن از پله بودم تا جايي كه جيمين رو جلوي در ديدمو به خاطر لباس هايي كه تنش بود خنده ي ريزي كردم و تونستم لبخند دندون نماي اون رو هم ببينم:"اينجايي" دستش رو گرفتمو به آرومي فشردم تا از حضورم بهش اطمينان بدم:"اره اينجام" خنديدمو ادامه دادم:"تو اصلا آماده نيستي" از سر تا پا بهش نگاهي انداختم! شلوارك قرمز بغل خط داري كه كمي گشاد ايستاده پاش بود و ركابي سفيد توي تنش بازوهاي ورزيده اش رو به نمايش ميذاشت،در حالي كه دمپايي هاي پشمالو و گونه هاي سرخش تضاد جالبي رو با اون عضله هاي مردونه اش ايجاد ميكردن!

The dark road by my sideWhere stories live. Discover now