part 1

1.5K 66 10
                                    

گاهی حوادث غیرقابل پیشبینی مثل صاعقه به بدنه ی زندگیت برخورد میکنن تا توانت رو ارزیابی کنن چون برای راه حل هایی کنجکاون که فقط به ذهن تو میرسه

اینکه تا چه اندازه میتونی قوی باشی رو نمیدونن چون هیچ کس جز خودت از احوال درونیت باخبر نیست

تو امتحان میشی تا برنده باشی یا به بدترین شکل زمین بخوری

این خودتی که انتخاب میکنی توی کدوم سمت بایستی!

جونگکوک بین مستی و بیخیالی روبروی استخر بزرگی وسط باغ بهترین رفیقش، نظاره گر پارتی هیجان انگیزی بود که به رسم هر ماه برگزار میشد

رقص نور و صدای فریادهایی که از هر لذتی پیشی میگرفت

جونگکوک باید مثل همیشه توی مرکزی ترین نقطه از پیست می ایستاد و درخواست رقصی که از جانب اون همیشه شامل زیباترین دخترایی میشد که به استایلش میومدن و درکنارش مجالی برای درخشش داشتن

اما اون برخلاف همیشه روی تک صندلی که با فاصله دور از پیست قرار داده شده، طاق باز نشست و با لبخندی که به ندرت روی لب هاش نقش میبست، به شات مشروبی که توی دستش میلرزید خیره بود و ذهنش به سمت هر جایی بجز پارتی دوست صمیمیش پرواز میکرد

با برخورد محکم دست یونگی به شونه اش، برای لحظاتی از خیالاتش خارج شد و بالاخره چشم از گیلاسش کشید تا به رفیقش توجه کنه

یونگی: پارتی من هرگز نمیتونه برای موجود هوسبازی مثل تو کسل کننده بشه مگر اینکه تو جئون جونگکوک واقعی نباشی

جونگکوک تکخندی زد و همزمان نیمی از شات رو سر کشید و پس از کوبیدن به هر دو رون پاش، نفس حبس شده اش رو بیرون داد

جونگکوک: متاسفانه خودمم

یونگی به نیم رخ خسته و کلافه جونگکوک با دقت خیره شد و موهایی که به صورت نامنظم روی پیشونیش ریخته بود اما حتی ذره ای از جذابیت مرد پیش روش کم نکرد

یونگی: ناامید شدی؟

جونگکوک باقی شات رو سرکشید و تظاهر کرد که هیچ چیز از حرفای اون رو نفهمیده

جونگکوک: قبلا بیشتر بهم خوش میگذشت... معلومه که حسابی ازت ناامید شدم! این پارتی لعنتی اصلا سرگرم کننده نیست

یونگی آهی کشید و صندلیش رو به سمت کوک کج کرد تا میزان جدیتش رو به اون ثابت کنه

یونگی: خودت خوب میدونی که دارم در مورد کی حرف میزنم! از پیدا کردن برادرت ناامید شدی؟ وگرنه روح جونگکوکی که من میشناختم نمیتونه به اندازه ی این شراب تلخ باشه

جونگکوک برای لحظه ای مکث کرد تا بغضی که به یکباره به گلوش هجوم آورده بود رو دفع کنه و سپس بطری تکیلا رو برداشت و داخل شاتش کج کرد

Go Master / KookV Where stories live. Discover now