part 3

843 38 4
                                    


همیشه بابت گناهانی که هرگز به ارتکابش حتی فکر هم نکرده بود،مجازات میشد

درست مثل لحظه ی تولدش که با یه لکه سیاه روی کمرش متولد شد که اون رو تا آخرین نفسی که توی دنیا میکشید، از نظر خانوادش شوم میکرد

جونگکوک برخلاف برادرش با لکه ی ماه گرفتگی که مثل یه داغ ترسناک روی بدنش شکل گرفته بود، متولد شد که اون رو از تمام همسالانش جدا کرد

میتونست تا ابد توی خونه بشینه و بابت تمام اتفاقاتی که مقصر وقوعشون نبوده، نفرین بشنوه اما ترجیح داد تا روی پاهای خودش بایسته و از خانواده ای دور بشه که اون رو عامل تمام بدبختی هاشون میدونستن

علت ورشکستگی پدرش پس از تولد جونگکوک نمیتونست طفل بیگناهی باشه که تازه سعی داره تا با جهان اطراف خو بگیره اما اون شروع بدبختی هاش بود

حتی مرگ خواهر کوچیکترش توی پنج سالگی فقط یه واقعه تلخ بود که مقابل چشمای کوچیک جونگکوک شیش ساله اتفاق افتاد

و چقدر ناجوانمردانه که همه با تاسف فقط اون رو بعنوان مقصر با دست نشونه میرفتن

اما هیچکس جونگکوک رو عامل دوباره اوج گرفتن کسب و کار نوپای پدرش ندونست و ثروت هنگفتی که خانوادشون رو دوباره به روزهای خوش سابق برگردوند

جونگکوک همیشه حاشیه نشین خانواده بی نقص جئون بود!

کسی که کائنات نفرینش کردن و حتی بودا تنش رو داغ کرده و اون رو به زمین فرستاده تا روی گلوی خاندان جئون پا بذاره و مانع از پیشرفتشون بشه

اما هیچ کس هرگز برادر بزرگتر جونگکوک که ثروت خانواده رو قمار میکرد و چنان به عیاشی معروف بود که توی کره زبانزد باشه رو مقصر ندونست

چون اون نور چشمی مادر و پدری بود که توی این دنیای پهناور، تنها به دنبال یه مقصر برای بلایایی میگشتن که سقف خانواده ی اونارو نشونه رفته بود! و کی میتونست دردسترس تر از جئون جونگکوکی باشه که پدرش بارها برای خط زدن اسمش از شجره‌نامه خانوادگی اقدام کرده؟؟؟؟

□□□□□□□□□□□□□□□□□□□□□□□□□□□□□□□□□□□□□□□□□□□□

بدون توجه به هیاهویی که توی باغ جریان داشت، دست به درون جیب های شلوارش فرو برد و از پله های عمارت رفیقش پایین اومد تا هر چه سریعتر به خونش برای شروع به استراحت بی پایان، برسه!

یونگی: هی؟؟؟؟؟

جونگکوک انقدر بی حوصله بود که فقط یه دستش رو بالا گرفت تا از راه دور با تمام رفقاش خداحافظی کنه اما صدای جمعیتی که تازه شروع به همهمه کرده بودن، رفته رفته شدت گرفت

جونگکوک با حرص چشماشو توی حدقه چرخوند و سپس به شقیقه هاش فشار آورد

جونگکوک: لعنتی

Go Master / KookV Where stories live. Discover now