Go Master / KookV

part 2🔞

غیرمنتظره ترین اتفاقات هم میتونن خوشایند و در عین حال لذت بخش باشن

درست مثل مهمون ناخونده ای که مدتها چشم انتظارش بودی

درخواست نسبتا بیشرمانه تهیونگ از جونگکوکی که برای مدت طولانی از خودش و تمام نیازهاش غافل بوده و تنها به دنبال برادر دردسرسازش حرکت میکرده، بی شباهت به مهمون ناخونده ای نبود که مدتها در انتظار حضورش بوده

جونگکوک نمیتونست مانع از شکل گیری لبخندی بشه که در جواب تهیونگ روی لباش نقش بست

رابطه جنسی هرگز براش پررنگ نبود اما در مقابلش مقاومتی هم نداشت و به راحتی از تمام موقعیت هایی که براش پیش میومد استفاده میکرد

تهیونگ اونقدر درد داشت که ذهنش فقط به بن بست سکس محدود بشه اما برخلاف اون، ذهن جونگکوک پر از ایده و پوزیشن های خاص بود

نمیدونست با وضعیت تهیونگ چقدر طول کشید تا به اتاق برسن اما برهنه شدن تهیونگ درست مقابل صورتش، در چشم به هم زدنی اتفاق افتاد

جونگکوک آب دهانش رو بی صدا قورت داد و به منظره ای چشم دوخت که تصورش رو برای شب مزخرفی که پشت سر گذاشته، محال میدونست

جونگکوک: تکیلا

انقدر متعجب و گیج بود که جا گذاشتن بطری تیکلاش وسط راهرو رو ‌کاملا از یاد ببره

بدون توجه به تهیونگی که میخواد تصمیمش رو تغییر بده و اون رو به سمت خودش اغوا کنه، به سرعت از اتاق خارج شد و پس از برداشتن بطری مشروبی که در کمال ناباوری تقریبا سالم مونده بود، به اتاق برگشت

تهیونگ کاملا برهنه به پنجره ی سرتاسری که نمای باغ رو به خوبی نشون میداد، از جلو تکیه زده بود و توی همون حال، آلت خودش رو پلمپ میکرد و ناله هایی که فقط برای گوش های کوک آزاد میشد

موهای کوتاهش از عرق خیس شده و قطرات گرمی که به سمت گردنش حرکت میکردن

جونگکوک از پشت بهش چسبید و سپس از بالا به جمعیت مستی خیره شد که توی حیاط هنوز مشغول نوشیدن و رقصیدن بودن

جونگکوک: از نمایش دادن بدنت لذت میبری؟

کنار گوشش اغواگرانه زمزمه کرد و سپس گاز نسبتا محکمی ازش گرفت تا به نوعی تهیونگ رو تنبیه کنه

تهیونگ ناله دردمندی سر داد و خودش رو از پشت بیشتر به بدن کوک چسبوند

جونگکوک: از اونجایی که برای اولین باره همدیگه رو ملاقات میکنیم، دوست داری تا چطور بفاک بری؟

تهیونگ لبش رو با شهوت گاز گرفت و به حرکات دستش شدت داد

تهیونگ: خشن!

جونگکوک اونقدر از جوابش متعجب شد که به قهقهه بیفته

جونگکوک: بیبی بوی هورنی من