♩19♩

638 136 31
                                    

- همش همین بود...

آروم گفت و سرشو بلند کرد .

ثانیه ها میگذشت و هیچ کس نمیدونست باید چی بگه .
دقایق به راحتی سپری میشدن، با این حال هیچ کدوم از اون ها تواناییه درک کامل حرفای جین رو نداشتن ...

بین اون شیش تا ...
بین اون جمعِ مبهوت و گیج، یک نفر با شنیدن حرفای پسر بزرگ تر دنیاش برای دومین بار به آخر رسیده بود.

همون پسرِ عاشقی که حالا با سنگینیه بار گناهی که داشت قلبشو زیر وزنش له میکرد بلند شد و سمت در رفت .

اره...همون پسر گناه کاری که هنوز هم با شنیدن صدای جین قلبش به لرزه میوفتاد و برای برداشتن گام بعد مردد میشد.

-صبر کن نامجون!

نمیتونست چیزی بگه.
تمام این مدت آرزو میکرد جین دوباره به زندگی برگرده تا فرصتی بشه و بتونه خیلی چیز ها رو جبران کنه.
اما الان فرق داشت ...
الان تمام خواستش این بود که بتونه هرچه زودتر از جلوی چشمای پسر بزرگ تر مخفی بشه.

-خواهش میکنم بمون... من هنوز حرفام تموم نشده!

دستگیره در رو فشرد و لبشو به دندون گرفت
نه اون عصبانی نبود!
فقط ناراحت بود... اونقدری ناراحت که دلش میخواست همین الان به زندگیه لعنت شدش پایان ببخشه.

شایدم باید خیلی وقت پیش جلوی زنده بودن خودش رو میگرفت؟

اگه اصلا کیم نامجونی تو این جهان وجود نداشت سوکجین زنده میموند مگه نه؟
مسخرست... اینطوری نمیشه... اگه اون هیچ وقت پا به این جهان نذاشته بود یعنی شانس این رو نداشت که با جین ملاقات کنه؟
یعنی اون پسر زیبا هیچ وقت وارد زندگیش نمیشد؟

معلومه که نامجون اینو نمیخواست!
چرا باید خودشو از دیدن جین محروم میکرد؟
شاید،اره شاید اگه دوسال پیش ، دهن لامصبشو میبست و راجب این عشق ممنوعه چیزی نمیگفت میتونست تمام سال های باقی مونده از عمرش اون رو در کنار خودش داشته باشه...

-نمیای بشینی؟

لحن بغض آلود جین به گوشش رسید .
اما از اینکه بخواد حتی جواب سوالش رو هم بده شرم داشت پس آروم سرشو به علامت″نه″به طرفین تکون داد تا بیشتر از این منتظرش نگه نداره.

پسر بزرگ تر نفس درموندش رو بیرون فرستاد و به بقیه اعضا که در سکوت به سر میبردن چشم دوخت .

میتونست درک کنه که چقدر باور این حرفا براشون سخت و دردناکه ...

اما جین اونقدر وقت نداشت که بتونه زمان بیشتری برای هضم این قضیه بهشون بده .

-من بعد دوسال شما رو دور هم جمع نکردم که فقط دلیل مرگمو بهتون بگم .

±منظورت...چیه؟

♪...𝐍𝐨 𝐌𝐨𝐫𝐞 𝐁𝐓𝐒...♪Where stories live. Discover now