"هوم، پس از دستور گرفتن خوشت میاد"
تهیونگ گفت و کاندوم رو کامل رو عضوش کشید.
« فقط از تو »
جونگکوک فقط تو ذهنش جواب داد."نه، لعنت بهت دست بجنبون!"
حرصی از دستدست کردنای مو طلایی غر زد.
تهیونگ تکخندهای به بیحوصلگیش زد و خودشو جلوتر کشید."چون زیادی مهربونم این بار خمت نمیکنم"
گفت و هر دو پای جونگکوک رو تو شکمش تا کرد و سنگینی تنش رو روی تن جونگکوک انداخت؛ طوری که صورتاشون مقابل همدیگه باشه.
"هات بود"
جونگکوک روی لبهای پسر زمزمه کرد و انگشتای پاش رو قلقکوار زیر شکم تهیونگ که بهش چسبیده بود کشید.
"هات اینه"
تهیونگ گفت و بعدش لباشو نرم روی لبای پسر قرار داد؛ همزمان که خیس میبوسید و جواب میگرفت، عضوش رو روی ورودی خیس از اسلیک جونگکوک کشید و چندبار بدون اینکه واردش کنه فقط اطرافش مالید.
"هممم"
جونگکوک بین بوسهشون نالید و پاهاش رو بیشتر تو سینهش جمع کرد. تهیونگ کمکم فشار برخورد ملایم کلاهک عضوش رو روی ورودی مرطوب پسر بیشتر کرد و با ملایمت سرشو داخل برد.
مو مشکی با حس کردن سر دیک پسر داخلش انگشتای پاش رو منقبض و تو هم جمعش کرد. رایحه شکلاتیش هم با این حرکت تهیونگ شدیدتر شد.
تهیونگ خیره به صورت جونگکوک که لباشو محکم رو هم فشار میداد تا صدایی ازش خارج نشه اول تا نصف دیکش و بعد کامل و تا ته فرو برد."آههه خودشه... هـ همینه"
جونگکوک با لبخند شلی گفت و چشماش از روی لذت بسته شد.
امگای درونش حالا واقعا داشت لذت میبرد.تهیونگ برای چند لحظه بیحرکت موند تا هم جونگکوک به سایزش عادت کنه هم خودش به تنگی و داغی بیش از حد جونگکوک دورش.
"داری..میگی وقتی زیرت... بودم لذت نمیبردی عـ عوضی؟"
تهیونگ حین آروم تلمبه زدنش گفت و همزمان دستشو رو پیشونی خودش کشید تا عرق مزاحم روشو پاک کنه.
"کاش دیکت هم اندازه زبونت سریع بود"
جونگکوک از روی عمد، با لحنی حسرتآمیز گفت و درست یک ثانیه بعدش این ضربات وحشیانه تهیونگ و دیکش بود که تا جایی نزدیک شکمش حس می کرد.
"داشتی میگفتی"
تهیونگ با نیشخند و صورت عرقکردهای گفت، بدون اینکه بین ضربات عمیق و سریعش فاصله بده حرکات کمرش رو منظم کرد.
"هنوزم... مـ معتقدم من تاپ بـ بهتری بودم"
با تخسی ذاتیش گفت و سعی کرد نشون نده تا چه حد داره لذت میبره. به نظر میرسید با رو اعصاب تهیونگ رفتن میتونه به نتایج خوبی برسه؛ پس چرا که نه؟
YOU ARE READING
| 𝗛𝗲 𝗶𝘀 𝗺𝘆 𝗣𝗲𝘁𝗿𝗶𝗰𝗵𝗼𝗿 | ⱽᵉʳˢ
Fanfiction"احمق تو پسرعمه منی!" "ولی هیچ پسردایی ای زبونشو تو حلق پسرعمهش فرو نمیکنه، هیچ پسردایی لعنتی ای نمیتونه تو همون حرکت اول نقطه فاکینگ لذت پسرعمهشو پیدا کنه!" "متاسفم تهیونگ، متاسفم که هرچقدر سعی میکنم تکیه گاه باشم، ماهیتم مانع میشه. تو پتریچر...