امیدوارم از این پارت خوشتون بیاد 🩶🌕
کوکی_ جیمین+ ته ته × مامان جیمین &. بابای جیمین ﷼
منو کوک و تهیونگ توی سالن روی مبل نشستیم و هممون سرمون پایین بود مامان اومد نزدیک من و تهیونگ و گفت
& داشتین چه غلطی میکردین ؟همین الان بگید قضیه چیه؟
+م..مامان ما...
& چرا زر نمیزنی جیمین اذیتت کردن؟ هان؟ شماها مثلاً قرار بود مواظبش باشین
+نه مامان
&پس چی ؟ کوک تو بگو این دوتا داشتن چه گوهی میخوردن؟
_مامان ما عاشق جیمین شدیم
& چه زری زدی؟ عاشق شدین؟ غلط کردین مگه دست خودتونه گم شین بیرون از خونه من دیگه حق دیدن جیمین رو ندارین
همینطور که با کوک حرف میزد تهیونگ و کوک رو هم کتک میزد و جیمین تلاش میکرد مامانش رو متوقف کنه اما کوک و ته هیچ کاری نمیکردند چون یکم شرمنده بودن
مادر جیمین کوک و ته رو از خونه بیرون کرد و جیمین عصبی شده بود از رفتار مامانش برای همین خودش هم به سمت کوک و ته رفت و به مامانش گفت+ اگه بیرونشون کنی منم میرم
_جیمین تو برو تو الان مامان عصبیه
+نه قرار نیست از هم جداشیم منم میام بریم
& جیمین کجا میری؟ چه غلطی میکنی؟
تو هیچ جای نمیری...+من هرجا دوست پسرام باشن همون جا هستم اگه میخوای بمونم باید کوک و ته هم بمونن
مامان جیمین نگاه به پایین انداخت و عصبی دستی به چشماش کشید و گفت
& برین تو اتاقتون فقط نبینمتون
شب باباتون میاد میخواد ببرتمون مسافرت یه روزه حواستون باشه هیچی نگین تا خودم کم کم بهش بگم+چشم
سمت اتاق من رفتیم و من به سمت تخت رفتم و خودمو خسته روش انداختم کمرم درد میکرد اما حال کوک و ته خوب نبود پس ترجیح دادم که بهشون نگم
_جیمین حالا چیکار کنیم
+نگران نباشین همه چی درست میشه
×حالت خوبه
+اره
شب ....
با اومدن بابا و جمع کردن وسایل سمت ماشین رفتیم مامان بابا جلو نشستن ماهم عقب نشستیم من بین کوک و ته نشستم
کوک دستش رو روی رون پاهای جیمین گذاشت و نوازشش مرد
جیمین با حس دست کوک میخواست بزنه زیر گریه اما نمی شد پس کوک رو بغل کرد و سرش رو تو گردن کوک برد& جیمین مثل آدم بشین خطرناکه آنقدر کوک رو بغل نکن
+مامان چه خطری داره بس کن میخوام بغلش کنم
YOU ARE READING
My half brothers ☁️ برادران ناتنی من
Fanfictionداستان از خانواده ای شروع میشه که بعد از اینکه مادر فهمید یک پسر امگا به دنیا آورده تصمیم میگیره دوتا آلفای دوقلو که خیلی ازشون خوشش اومده بود رو برای محافظت از امگاش به سرپرستی بگیره ... قرار چه اتفاقی بیفته vminkook _ ویمینکوک