ناشناس:کیوت شدی.
ناشناس:کجا داری میری؟با دوستات میری بیرون؟
ناشناس:بهتره مواظب باشی.اگه میری بیرون حواست به خودت باشه.
زین:انگار نه انگار قبلا هم تعقیبم کردن.
ناشناس:هاها خیلی خنده دار بود بیب.
زین:به من نگو بیب,من بیب تو نیستم.
ناشناس:تو به من نمیگی که چیکار کنم.
زین:منو تعقیب نکن.
~*~
های-_-
بعلت مزخرف بودن چپتر احتمالن بعد از کمی رید و ووت , یکی دیگم عاپ کنم-_-
ک اونم کوتاه بید-_-
All the Love Yasi♥
ВЫ ЧИТАЕТЕ
Unknown || Ziam(Persian Translation)
Фанфик+کی اون کبودیو روی گردنت درست کرده عزیزم؟امروز صبح اونجا نبود,بود؟ +زین؟ -این چیزی نیست که تو فکر میکنی,نمیدونم چرا اونجاست.جای نیشه,احتمالا یه حشره یا همچین چیزی نیشم زده **لیام لبشو گاز گرفت و خندید,ولی به اندازه کافی آروم نبود. ________ -من عاشق...