Miserable [ziam] {• completed •}✔

~تنکس~

بچه ها این اپ نیست ولی اگه حوصله دارید بخونیدش فکر نمیکنم وقت تونو بیشتر از 3-4 دقیقه بگیره

من واقعا وظیفه خودم دونستم که ازتون بابت این استقبالتون تشکر کنم و بگم این حجم از کامنتای عالی رو تا به حال تو هیچ داستانی تجربه نکرده بودم

#1 IN TEEN FICTION

 وقتی دیدم قیافم اینجوریبود!:

واقعا با کامنتاتون شده که گریه کنم یا بخندم و خوشحال بشم.ذوق کنم و بالا پایین بپرم.لبخند بزنم و قلبم از خوشحالی دوتا تپش رو رد کنه

هیچ وقت فکر نمیکردم این داستان اونقدری ک ازش استقبال شد حمایت بشه.درواقع من خودمم این داستانو از همه کتابای خودم بیشتر دوست داشتم و دارم ولی باور این همه محبت واقعا سخت بوده و هست

مرسی که میخونید و هستید

و شرمنده اگه دیر به دیر اپ میشه و مثل تابستون هر روز اپ نمیشه

ولی خودتون میدونید دبیرستان چجوریاست

من سعی کردم این داستان جدید و موضوع جذابی داشته باشه و با توجه به کامنتای فوق العاده تون فکر کنم به چیزی که میخواستم رسیدم.

من شاید وقت نکنم یا حتی  چند تا کامنت از زیر دستم در برن و جواب ندم بهشون اما این اصلا به معنی این نیست که من کامنتاتون رو نمیخونم یا اهمیت نمیدم.تا جایی که بتونم ریپلای میکنم جواب میدم و اگه سوالی بپرسید جواب میدم .خیلی خوشحال میشم میبینم یکی سوالی پرسیده و یکی دیگه از خواننده ها جوابشو داده و این واقعا ذوق زده م میکنه

چندتا سوالو جواب میدم اینجا:این داستان درواقع زیامه اما زوئیسم داره و به قول یکی از دوستان عشق مثلثیه

یعنی این زینه که توسط دونفر دوست داشته میشه و به انتخاب اون بستگی داره و از طرفی هری هم لویی رو دوست داره پس لری هم داریم

مرسی از ابراز علاقه تون به برومنسای مورد علاقه تون و عاشق اینم که بحث میکنید سر اینکه در اینده چی میشه من عاشق پیش بینی هاتونم و قول میدم هیچ چیز اون طور که شما فکر میکنید پیش نمیره

:)

و در اخرم دوباره از همه کسایی که وقت میذارن و میخونن و همه چپترا رو ووت میکنن و بعد هم میبینم که هر چپتر حداقل یک کامنت گذاشتن و کتاب رو به کتابخونه شون اد کردن

این برام یه دنــیــــآااا ارزش داره.ممنون از همه :)

_.کیم.ار اچ._