جهنم ابدی

4.5K 382 266
                                    

(theme: hurts like hell _fleurie)

__________

سرشو زیر اب کرد و وقتی فهمید ریه هاش دارن برای یک جرعه اکسیژن مچاله میشن، سرشو بیرون اورد.

تو اینه ای که حالا چند قطره اب روش خودنمایی میکرد، نگاهی به خودش انداخت.
قیافه ش بیشتر شبیه کسایی بود که یک دوره شیمی درمانی شدن.

مژه های نداشته و سر بی موش با ابروهای پرپشتش تناقض داشتن ولی این هیچ تاثیری تو قیافه ی داغونش نداشت.

به گودی زیر چشماش نگاه کرد.
چشماش برای چند قطره اشک التماسش میکردن و مغزش برای تخلیه احساسی زجه میزد اما زین فقط نمی تونست.
انگار اشکاش کاملا خشک شده بودن.
شاید هنوز تو شوک بود.
شاید نیاز به یک تلنگر محکم برای بیدار شدن ازین کابوس داشت.

قطرات اب رو که از صورتش میچکیدن رو دنبال کرد و دوباره سرشو تو اب سرد فرو برد.

در دستشویی باز شد و زین سرشو از تو سینک بیرون اورد.
لویی نگاه نا امیدی بهش انداخت و لبخندی به لباش چسبوند. تلاشی برای حرف زدن نکرد چون میدونست زین دوباره پسش میزنه. گذاشت تا تو وقت مناسب باهاش صحبت کنه.

زین درپوش رو برداشت و گذاشت اب سینک تخلیه بشه.

سرشو با حوله دستی خشک کرد و ریسک اینکه با لویی بمونه رو نکرد. نمیخواست به سوالاش جواب بده.

لباساشو پوشید و کراوات شو تو جیبش فرو کرد. هنوزم یاد نداشت ببندتش.

به سمت امفی تئاتری که داشت برای مراسم اماده میشد قدم برداشت.
هری و نایل رو دید که صبح به اون زودی اونجان و تو پشت صحنه ازین ور به اون ور میرن و به چند پسر دیگه کمک میکنن اونجارو مرتب و تزیین کنن.

نایل با دیدنش لبخند زد: هی زِد

زین نمتونست جلوی نگاه بی حسشو بگیره. میگن چشما پنجره های روحن و روح زین کدر شده بود، پس چطور میشه انتظار داشت طلایی هاش رنگ درخشانی داشته باشن؟

لبخند نایل وا رفت. یکم معذب شد و بعد پیشنهاد داد: بیا یکم صداتو با هری گرم کن... منم یه تمرینی بکنم... هوم؟

زین بی حرف رو چاپایه نشست و به هری زل زد. هری موهاشو با کش پشت سرش جمع کرد اما چون زیادی بلند نبودن کمی از کش بیرون زدن: رو به راهی؟

هری ازش پرسید و زین به طرز مرموزی فقط نگاش کرد و حتی یکم اخم کرد: جن زده شدی؟

هری بی تفاوت پرسید و به صورت رنگ پریده و گودی چشماش نگا کرد. شونه شو بالا انداخت: اوکی من کورس خود-

_من نیستم.

زین حرفشو قطع کرد و منتظر واکنشش موند: این دیگه از کدوم فاک زاری اومد؟

You've reached the end of published parts.

⏰ Last updated: Aug 13, 2018 ⏰

Add this story to your Library to get notified about new parts!

Miserable [ziam] {• completed •}✔Where stories live. Discover now