4.

1.7K 255 4
                                    


سونگمین دست هاش رو روی آتشی که برای گرم شدنشون روشن کرده بودن، گرفت و به جیمین که کاملا واضح توی فکر فرو رفته بود، لبخند زد،

"هیونگا! بیاین یه کاری کنیم."

سر جونگوک زودتر از بقیه به سمتش چرخید، "چیکار؟"

سونگمین روی زمین خاکی چهارزانو نشست و سرش رو به دست چپش تکیه داد. چند لحظه وانمود به فکر کردن، کرد و بعد سریع از جاش پرید. کوله جیمین که چند قدم اون طرف تر، کنار ماشین مینسوک گذاشته شده بود رو برداشت و بطری شرابی که از بار به عنوان مزد تمیزکاریش کش رفته بود، رو ازش خارج کرد، " بطری رو بچرخون بازی میکنیم!"

جونگوک سرش رو تکون داد و چشم هاش رو چرخوند اما به هر حال کسی مخالفتی نکرد و همشون دایره وار دور آتش نشستن.

سونگمین بطری رو جلوی خودش گذاشت و در حالی که زبونش رو از داخل به گونه‌ش فشار میداد، چرخوندش.

سر بطری به سمت سوهی متوقف شد.

هوسوک و جیمین بلند خندیدن و جونگوک لب هاش رو جلو برد، "اینطوری که اصلا باحال نیست."

پسر مو فندقی بی توجه به غرغرها و جیغ و دادهای هیونگ‌هاش، به سمت چپ خم شد و بوسه کوتاهی روی لب های دوست دخترش گذاشت. بعد به طرف جونگوک برگشت و چشمک بازیگوشانه ای زد، "هیونگی... میخواستی سرش به سمت تو باشه؟ خب اشکالی نداره که،" به جونگوک نزدیک‌تر شدو لب هاش رو جلو برد. با لحن مسخره ای گفت، "بیا ببوسمت."

جونگوک با خنده هلش داد، "لازم نیست قیافتو شبیه جوجه اردک زشت کنی. به هر حال، اگه کسی نخواد این دیوونه هارو ببوسه باید چیکار کنه؟"

همشون به راه حلی برای اون موضوع فکر کردن و در نهایت، مینسوک دستش رو بالا برد و مثل بچه ها، "من من" بلندی گفت،

"براش یه جرئت انتخاب میکنیم!"

به نظر میومد که همگی موافق باشن چون سوآن، که کنار سونگمین نشسته بود، به جلو خم شد و بطری رو چرخوند.

این بار سرش به سمت جونگوکی که با وحشت بهش زل زده بود، متوقف شد.

پسرهایی که توی بیست سالگیشون بود، جیغ و داد کشیدن و هوسوک بین خنده‌هاش بلند داد زد، "هی! همتون میدونین جونگو خیارو به گوجه ترجیح میده،" و به شوخی خودش خندید.

سونگمین گیج بهش خیره شد و جیمین در حالی که دستش رو جلوی دهنش گرفته بود تا خنده‌ش رو مخفی کنه، توضیح داد، "منظورش اینه که جونگوک گی‌ئه."

به هر حال، پسر اخمو و ساکت جمع، جونگوک، از جاش بلند شد و دست سوآن رو گرفت، لب هاش رو به سرعت بوسید و دوباره سر جاش نشست.

جیمین نگاهی به هم‌خونه‌ش انداخت و وقتی اثری از ناراحتی توی چهره‌ش ندید، لبخند زد و به سمت بطری رفت. وقتی دستش رو تکون داد تا بچرخونتش، به این فکر کرد که واقعا میخواست جلوی کدوم یکی از دخترها و پسرهایی که اطراف آتش نشسته بودن، متوقف بشه، اما در حقیقت... هیچ کدوم از اون ها برای بوسیدن و بوسیده شدن توسطشون، مناسب نبودن.

Kiss Me Like You Miss Me (Red) - Yoonmin ×BDSM×Where stories live. Discover now