جیمین سرش رو به سینه مرد تکیه داد و سعی کرد تنفسش رو آروم کنه.
یونگی یکی از دست هاش رو دور کمرش حلقه کرد و با اون یکی سیگاری که با فندک مخصوص اون اتاق، روشنش کرده بود رو نگه داشت. ورقه لوله شده رو به لب هاش چسبوند و دودش رو بیرون داد، "حالت خوبه؟"
جیمین کمی جا به جا شد. صدای آرومش بعد از دوباره ثابت شدنش، شنیده شد، "آره."
یونگی "هومـ"ـی گفت و انگشت هاش رو روی پهلوی پسر کشید.
سیگارش رو تموم کرد و توی زیرسیگاری روی میز کنار تخت، انداخت.
انگشت هاش رو بین موهای خیس از عرق پسر برد، "میخوای شب بمونم؟"
اولین رابطشون بعد از امضای قرارداد بود و یونگی احساس میکرد که باید حداقل به این خواستهش احترام بذاره.
پسر میخواست ردش کنه. بهش بگه که نیازی نیست و میتونه برگرده خونه اما خودش هم میدونست که به محض رفتنش، گریهش میگیره و افکاری مربوط به هرزه بودن، به مغزش هجوم میارن. پس فقط سرش رو برای تایید تکون داد و زیر لب "آره،" آرومی گفت.
یونگی لبخند زد و بدن برهنه پسر رو بین بازوهاش چرخوند. چونهش رو بین انگشت هاش گرفت و سرش رو بالا برد تا نگاه هاشون همتراز هم بشن، "چطور بود؟"
جیمین لبخندش رو تقلید کرد و ادای فکر کردن درآورد. بعد از چند لحظه یکی از ابروهاش رو بالا برد، "فکر کنم خیلی خوب بود. اولین بار بود که یخ رو اون پایین احساس کردم." نگاهش رو از مرد گرفت و ادامه داد، "خیلی عجیب بود. و خودت..." دست هاش رو بالا برد و انگشت های بستهش رو از هم فاصله داد، با دهنش هم صدایی شبیه به یه انفجار کوچیک ایجاد کرد.
یونگی آروم خندید و دوباره سر پسر رو روی سینه خودش گذاشت، "توهم عالی بودی بیبی. ناله هات، بدنت... همه چیز."
جیمین سرش رو به سینه گرم و برهنه مرد فشرد و لبخند زد. در واقع سعی داشت داغی – و احتمالا سرخیِ – گونه هاش رو مخفی کنه.
یونگی دوباره مشغول نوازش موهاش شد تا اینکه صدای زنگ گوشیش شنیده شد. دستش رو دراز کرد و موبایلش رو از روی میز برداشت. بعد از دیدن اسم تماسگیرنده، دکمه سبز رو لمس کرد، "جونگین،"
جیمین بی اختیار با فهمیدن اینکه درینا زنگ نزده بود، نفس راحتی کشید. هنوز نمیدونست باید چه واکنشی نسبت به اون زن نشون بده.
"امشب نه." یونگی با لحنی که جایی برای اعتراض باقی نمیگذاشت، گفت و بعد از خداحافظی کوتاهی، تماس رو قطع کرد.
دوباره دستش رو دور کمر پسر حلقه کرد و بدن هاشون رو بیشتر بهم چسبوند، "فردا نمیام اینجا. کلاس تناسب اندامت ساعت نُه شروع میشه. شماره کانگ رو برات میفرستم. پسر خوبی باش."
YOU ARE READING
Kiss Me Like You Miss Me (Red) - Yoonmin ×BDSM×
Fanfictionمین یونگی رئیس بزرگترین گنگ سئول توی پارتی کلاب همسرش یه دانشجوی 20 ساله رو به فاک میده و نمیتونه فکر کردن به لذت رابطه داشتن باهاش رو از ذهنش خارج کنه. پارک جیمین ناخودآگاه درگیر قرارداد بیدیاسامی میشه که تا به حال چیزی ازش نشنیده. پانزده سال ت...