11. {Smut}

2.6K 211 12
                                    


تهیونگ رمز رو روی صفحه لمسی دم ورودی آپارتمان، وارد کرد و کنار رفت تا پسر جوونتر وارد بشه. اما جونگوک جوری که انگار یک‌دفعه سمی تمام عضلاتش رو فلج کرده، روی پادری ایستاد. با چشم های درشت شده به پسر مو آبی کنارش نگاه کرد، "وات د فاک؟!"

تهیونگ لبخند زد و با سر به آپارتمان اشاره کرد، "اینجا خونته."

جونگوک با چشم های آهو مانندش بهش خیره شد اما چیزی نگفت.

"هی زودباش... نمیخوای داخلشو ببینی؟"

پسر دستش رو بین موهاش برد، "تو دیوونه ای تهیونگ کیم!" کمی هلش داد و بعد با کفش وارد خونه شد و به اعتراضات تهیونگ مبنی بر اینکه باید کفش هاش رو دربیاره، توجهی نکرد.

خونه اونقدرا هم بزرگ نبود. توی محله متوسطی از شهر واقع شده بود و خیلی با هتل لوکسی که توش مونده بودن، فاصله داشت. اما اونجا خونه بود. و جونگوک میتونست از بوی فرش های نو و وسایلی که پلاستیک محافظتشون هنوز هم روشون قرار داشت، متوجهش بشه.

تهیونگ کفش هاش رو توی جاکفشی کنار در گذاشت و راهروی کوتاه رو گذروند تا به جونگوک که وسط آشپزخونه ایستاده بود و از لیوان بزرگی آب میخورد، ملحق بشه.

"دوستش داری؟"

جونگوک به سمتش چرخید و توی چشم هاش خیره شد، "به جاش چی میخوای؟!" شونه هاش رو بالا انداخت و لب هاش رو کمی جلو آورد، "چون مشخصا نمیتونم پولشو بدم."

تهیونگ لبخند زد، "برات کار پیدا کردم." وقتی سکوت پسر رو دید، ادامه داد، "به کار سابقت شبیهه. فکر کنم بتونی توی یه رستوران سفارشارو بگیری، نه؟ موتورت رو توی پارکینگ گذاشتم. توی جایگاه واحد سی و هشت پیداش میکنی. سوییچش هم روی کانتره."

پسر جوونتر گیج بهش نگاه کرد، فقط چشم هاش رو بست و سعی کرد جوری که تهیونگ متوجه نشه، ناخن هاش رو توی پوست دستش فرو ببره تا از بیدار بودنش مطمئن بشه.

پسر مو آبی بهش نزدیک‌تر شد و جونگوک سریع یک قدم عقب رفت.

"هی... حالت خوبه؟"

جونگوک سرش رو برای تایید تکون داد و نگاهش رو از پسر گرفت، "فقط،" آب دهنش رو قورت داد، "فقط بگو چرا؟"

"چون تو ارزشش رو داری."

بارون شدت گرفته بود و صدای شرشرش از پشت پنجره های بسته شنیده میشد. جونگوک در نهایت دلش رو به دریا زد، نگاهش رو به سمت پسری که درست قبل از پناه بردنش به مواد مخدر، سراغش اومده بود و مثل فرشته نجاتی از اون منجلاب بیرون کشیده بودش، برگردوند و یک قدم به سمتش برداشت. دست هاش رو از هم باز کرد و تهیونگ رو در آغوش گرفت. سرش رو روی سینه‌ش گذاشت و سعی کرد جلوی گریه کردنش رو بگیره، "من..." فین فین آرومی کرد، "ممنونم."

Kiss Me Like You Miss Me (Red) - Yoonmin ×BDSM×Where stories live. Discover now