Kiss Me Like You Miss Me (Red) - Yoonmin ×BDSM×

6.

جیمین سعی کرد دست های عرق کرده‌ش رو از برگه کاغذ دور کنه تا مانع خیس شدنش بشه. چشم هاش رو ریز، و لپ هاش رو باد کرد، "فـِتالیو؟"

یونگی روی صندلی جلوییش نشسته بود و قهوه‌ش رو آروم مزه‌مزه میکرد. فنجون رو با لبخند پایین گذاشت و انگشت هاش رو بین همدیگه برد، "رابطه جنسی دهانی. آم... وقتی که عضومو میبری توی دهنت و-"

"کافیه." پسر گفت و سعی کرد با پایین انداختن سرش، گونه های سرخش رو مخفی کنه. واقعا لازم بود که اون چند برگه قرارداد رو با رسمی ترین لحنی که میتونست، بنویسه؟

دست خودش نبود اما یک‌دفعه، فکرش رو بلند بیان کرد، "منظورم اینه که چرا محض رضای فاک از کلمه های عامیانه استفاده نکردی تا مجبور نشم ازت بپرسمشون؟!"

یونگی جرعه ای از قهوه تلخش نوشید و با نگاهی که نمیشد چیزی رو ازش خوند، به پسر زل زد، "لحن رسمی تحریکت نمیکنه؟هممم باشه،" وانمود به فکر کردن کرد و ادامه داد، "بلوجاب چطوره؟"

جیمین غرغر کرد و از زیر میز با پاهاش که با جوراب پوشیده شده بودن، به ساق پای مرد ضربه آرومی زد.

یونگی به سرعت صاف نشست و اخم کرد، "لمس کردن بدون اجازه؟"

جیمین با چشم های درشت شده بهش خیره شد و همون لحظه احساس کرد که به شدت به کندن تمام موهای مشکی از سر اون مرد، تمایل پیدا کرده، "من که هنوز امضاش نکردم و... و الانم در حال آمیزش جنسی نیستیم!" لحنش موقع تکرار کردن جمله‌ی قرارداد، نامطمئن تر از چیزی بود که فکرش رو میکرد.

یونگی با دیدن قیافه بامزه‌ش، لبخند زد و برای لحظه ای به قهوه‌ش چشم دوخت، "زودتر این قسمت رو تموم کن. صفحه‌های بعدی، با فعالیت های موردعلاقه‌م آشنا میشی."

جیمین چشم هاش رو چرخوند و کف دست هاش رو روی پارچه شلوارش کشید تا عرقشون رو خشک کنه. برگه رو نامطمئن برداشت و دنبال جایی که رهاش کرده بود، گشت، 'فتالیو'

و کلماتی که بعد از اون خوند، واقعا دیوونه کننده بودن. تعدادیشون رو اصلا نمیشناخت و بعضی ها هم تا نوک گوش هاش رو سرخ میکردن. حتی با وجود اینکه از نظر جنسی، تجربه های زیادی داشت، عملا هیچی درمورد بی دی اس ام نمیدونست.

قهوه یونگی تموم شد و فنجونش رو با صدای آرومی روی میز گذاشت.

جیمین با کنجکاوی بهش نگاه کرد و لب پایینش رو بین دندون هاش گرفت.

مرد به قیافه‌ش خندید و در حالی که دکمه های سر آستین هاش رو باز میکرد گفت، "میتونی هرچیزی که نفهمیدیش رو ازم بپرسی. مسخره‌ت نمیکنم."

پسر مو نقره‌ای دلش رو به دریا زد، "ف-فیستینگ؟"

یونگی سرفه مصلحتی‌ای کرد و دستش رو جلوی دهنش گرفت. انگار گفتنش حتی برای اون هم سخت بود، "راجع به آماده کردن قبل از سکس که میدونی؟ خب... فیستینگ وقتیه که حین اون آماده کردن، که راستش توی این مورد، زیاد هم آماده کردن نیست، به جای تعدادی از انگشت های دست، از کلشون استفاده بشه."