14.

2K 231 27
                                    


یونگی به تاج تخت تکیه داد و سر پسر رو روی سینه‌ش گذاشت. برق زدن شی‌ای رو روی پوست پسر احساس کرد و تازه متوجه شد که عطشش برای بفاک دادن جیمین، تقریبا کورش کرده بود!

جیمین تندتند نفس میکشید و مشخصا هنوز هم سعی داشت بدنش رو آروم کنه اما نبضی که توی پایین تنه‌ش – اطراف سوراخش – احساس میکرد، دیوونه کننده بود و گرمای بدن یونگی هم دوباره آدرنالین رو به رگ هاش تزریق میکرد.

سرش رو عقب انداخت و گذاشت موهای صورتی رنگش پوست سفید مرد رو تزیین کنن.

این زاویه برای دیدن پیرسینگ طلایی پسر توسط یونگی، بهتر بود.

مرد آروم دستش رو به سمت نوک سینه صورتی جیمین برد و با لمس آرومش، بدنش رو به لرزه انداخت.

جیمین آروم نالید و سرش رو چرخوند تا بتونه چهره مرد رو ببینه، "خو،" نفس عمیقی کشید، "ازش خوشت میاد؟"

یونگی چرخید و بدن بی حال و داغ پسر رو روی تخت خوابوند. روش خیمه زد و به پیرسینگی که روی سینه چپش قرار داشت، خیره شد.

فلز طلایی رنگ، از بین ماهیچه رد شده بود و برآمدگی های دو طرفش، مانع بیرون اومدنش میشدن. از یکی از برآمدگی ها، زنجیری از جنس طلا آویزون بود که حرف انگلیسی Y در انتهاش نمایان بود.

مرد زبونش رو روی لب هاش کشید و خم شد تا بوسه ای روی پوست حساس بذاره.

واکنش جیمین حتی از قبل هم شدیدتر بود. کمرش رو با قوس دادن بهش از تخت جدا کرد و سعی کرد به دردی که توی پایین‌تنه‌ش میپیچید، توجهی نکنه. ناله آرومی از بین لب هاش خارج شد و انگشت هاش رو بین موهای مشکی مرد برد، "نا...ناگیونگ پیشنهادش رو داد."

یونگی زنجیر کوتاه رو بین لب هاش گرفت و نوک سینه پسر رو مکید. بعد سرش رو عقب برد و به چشم های خمارش نگاه کرد که روی خالکوبی مار شکمش متمرکز شده بودن، "جیمین."

"میتونم از شر زنجیره خلاص بشم." پسر بدون اینکه نگاهش رو از جوهر سیاهی که درون پوست مرد نفوذ کرده بود، بگیره، گفت.

یونگی چونه‌ش رو بین انگشت هاش گرفت و سرش رو بالا برد تا به چشم هاش نگاه کنه، "لازم نیست از شر زنجیره خلاص بشی. اون سر جاش میمونه و به هر عوضی‌ای که جرئت کنه نزدیکت بشه، نشون میده که.." بیخیال ادامه حرفش شد و لب های پف کرده پسر رو مهمان بوسه‌ی پرحرارتی کرد. جیمین با موهای پشت گردنش بازی کرد و یونگی زبونش رو آروم روی ردیف دندون هاش کشید.

مرد بالاخره عقب رفت و با دیدن چهره جیمین از نزدیک، اخم ظریفی بین ابروهاش نشست، "فاک... داشت یادم میرفت!" از جاش بلند شد و پسر رو برهنه روی تخت تنها گذاشت.

جیمین خندید و خواست یونگی رو دنبال کنه که تند تند از پله ها پایین میرفت اما حالا که از گرمای سکس خبری نبود، درد پایین تنه‌ش واقعا مزاحم تکون خوردنش میشد.

Kiss Me Like You Miss Me (Red) - Yoonmin ×BDSM×Where stories live. Discover now