7.

1.9K 230 5
                                    


جیمین زیر دوش ایستاد و اجازه داد آب پرفشار، شامپویی که بوی توت‌فرنگی میداد رو از روی موهاش بشوره. اصلا نمیدونست چرا یونگی همچین شامپویی رو توی حمامش نگه میداشت. شاید ساب قبلیش یادش رفته بود وسایلش رو جمع کنه؟

به هر حال، بعد از مدت طولانی‌ای که توی وان آب داغ و بث‌بمب گل سنبل نشسته بود، موهای نقره ای و بدنش رو شست و حوله تمیزی که توی کمد اتاقش پیدا کرده بود رو پوشید.

توی آینه حمام به قیافه خودش نگاه کرد. کلاه بزرگ حوله قسمتی از صورتش رو پوشونده بود. کلاه رو پایین انداخت و به رنگ موی بی‌کیفیتش که کمی محو شده بود، زل زد.

باید درستش میکرد اما اون اطراف رنگ مو پیدا نکرده بود. میتونست از یونگی بخواد که براش همچین چیزی بخره؟

سرش رو تکون داد و لب هاش رو جلو برد. دست‌هاش رو زیر چشم هاش گذاشت و با پایین کشیدن پوست گونه هاش‌، باز ترشون کرد، "به من زل بزن پارک جیمین...قول بده به این وضع عادت نکنی!"

نگاهش رو از آینه گرفت و به طرف کمدی که فقط یک لوسیون بدن و خمیر ریش توش بودن، رفت.

لوسیون رو برداشت و به اتاقش برگشت. روی تختش نشست و به پاهای برهنه‌ش که تازه شِیوشون کرده بود، خیره شد.

به هر حال یکی از بندهای اون قرارداد، به این نکته اشاره میکرد که ساب باید همیشه و در هر حالتی، شیو کرده و آماده میبود!

بند حوله ایِ دور کمرش رو باز کرد و گذاشت حوله از روی شونه‌هاش پایین بیفته.

لوسیون رو برداشت و باوجود اینکه خیلی هم از عطر سنبل خوشش نمیومد، مشغول شد.

"پسره‌ی دیوونه. همه جارو پر از بوی سنبل کرده!"‌ به ساب قبل از خودش لعنت فرستاد و وقتی کار مالیدن لوسیون به بدنش رو تموم کرد، از جاش بلند شد.

میتونست دوباره لباس های خودش رو بپوشه اما یونگی به زودی پیشش میومد و نمیخواست جلوش نامرتب و شلخته به نظر برسه.

برای جیمین، زیبا و جذاب بودنش از پراهمیت ترین مشخصه ها بودن!

جلوی آینه اتاقش ایستاد و به انعکاس خودش خیره شد. دستش رو بین موهای خیسش برد و چند بار عقب و جلوشون کرد.

کمد اتاقش به جز لباس زیری که هنوز توی بسته پلاستیکی‌ای بود، چیزی برای پوشیدن نداشت.

لباس زیر رو پوشید و دوباره جلوی آینه برگشت. عضلاتی که زمانی روی شکمش داشت، محو شده بودن و حالا فقط ماهیچه تختی ازشون باقی مونده بود. رون هاش هنوز هم از نظر خودش، جذاب ترین قسمت بدنش بودن.

امیدوار بود با مربی ورزشی جدیدی که یونگی براش میگرفت، عضلات شکمش رو هم برگردونه.

بالاخره از زل زدن به خودش توی آینه دست کشید و اتاق رو ترک کرد. از پله ها پایین رفت و جلوی در اتاقی که طبقه پایین بود، ایستاد.

Kiss Me Like You Miss Me (Red) - Yoonmin ×BDSM×Where stories live. Discover now