( ساعت 5 عصر به وقت هاوایی )
جت مشکی و آخرین مدل جونگکوک روی باند ویلا فرود اومد ، اول جونگکوک پیاده شد و بعد به تهیونگ کمک کرد از جت پیاده بشه
این بار به جای اون ویلای کوچولوی خانواده جئون به یه ویلا بزرگ و قصر مانند اومده بودن
ویلایی که تراس های رو به دریا و نخل های هاوایی داشت و اکثرا جاهای ویلا سبز بود
جونگکوک کنجکاو بود که تهیونگ چرا هاوایی رو انتخاب کرده چون مسلما از هاوایی خاطره خوبی نداره
وارد ویلا شدن و تهیونگ برای دومین بار با ذوق به سالن خوش رنگ و لعاب ویلا نگاه کرد
کوک: دوسش داری ؟
ته: اگه بگم تو رویاهام این ویلا رو می دیدم باور می کنی ؟
جونگکوک پشت سرش قرار گرفت و دستش رو توی شکم تهیونگ حلقه کرد ، بوسه ای روی گردنش گذاشت و زیر گوشش زمزمه کرد
کوک: مطمئن باش نمیزارم رویاها و ارزو هات فقط در حد اروز و رویا باقی بمونن ، تو لب تر کن من تک تکشون رو واقعی می کنم
ته: اما آرزوهای من خیلی زیاده
کوک: و من برای بر آورده کردنشین به دنیا اومدم امگای من
تهیونگ دلش ضعف رفت ، حتی اگه حرف های جونگکوک در حد همین حرف هم بود بازم خیلی شیرین و خواستنی بود اما خب همه می دونستن حرف های جونگکوک فقط در حد حرف نیست
کوک: بریم استراحت کنیم دلبر ؟
ته: بریم
از پله ها بالا رفتن و وارد سومین اتاق از اتاق های راهرو شدن ، تهیونگ توله دو ماهه اش رو روی تخت گذاشت و صاف ایستاد
کش و قوسی به بدنش داد ، بخاطر نشستن توی جت بدنش کمی گرفته بود
کوک: یکم بخواب من میرم غذا حاضر کنم
ته: نمیشه من درست کنم
جوری که چشم های پر ذوق و قهوه ایش رو به جونگکوک دوخته بود هیچ بنی بشری نمی تونست بهش نه بگه
کوک: باشه عزیزم
تهیونگ آشپزی کردن رو دوست داشت و بخاطر این اجازه باید از جونگکوک تشکر می کرد
پس آروم به سمتش رفت و رو به روش روی پنجه پا ایستادجونگکوک منتظر نگاهش می کرد که تهیونگ آروم لباش رو روی گونه جونگکوک گذاشت و یه بوسه آروم با لبای نرمش بهش هدیه داد
ته: مرسی جونگکوک
و به سمت بیرون حرکت کرد و جونگکوک رو با قلبی که ضربانش روی هزار بود تنها گذاشت .......
بعد از خوردن ناهار تهیونگ به خوابیدن رضایت نداد و نتیجه اش این بود که الان توی ساحل با پاهای برهنه در حال راه رفتن بود
YOU ARE READING
CONTRACT [Kookv]
Short Storyنام: قرارداد 💫 خاندان جئون ...... خاندان کیم ........ دو خاندان بزرگ کره جنوبی ..... متشکل از آلفای خون خالص و قوی ثروتمند ترین توی کره و آسیا اما ؟!!!! اما چی میشه اگر این وسط یکی باشه بزرگتر از این دو خاندان ؟ ؟! ارباب ؟! بزرگ ؟! چی میشه اگر...