27

2.2K 200 5
                                    

5
جونگکوک ، تهیونگ رو با گرفتن یه بوسه از لب هایش پایین گذاشت

ته: بشین پشت میز

کوک: چشم

تهیونگ خنده ای از چشم کش دارش کرد ، جونگکوک پالتوی چرم مشکیش رو در اورد و با پیراهن مشکیش پشت میز نشست

آستین هاش رو بالا زد و دست به سینه روی صندلی لم داد ، نگاه سنگینش رو روی امگای دلبر و زیباش زوم کرد

تهیونگ لبش رو از خجالت گزید و سعی کرد اهمیتی نده ، به سمت یخچال رفت تا برای جونگکوک سه چیزی آماده کنه اما ....

اما وسط راه درد بدی زیر شکمش پیچید و باعث زیر دلش رو بگیره اما قبل از اینکه روی زمین بیوفته توی بغل بزرگ آلفا فرو رفت

جونگکوک دوباره براید استایل بغلش کرد و با نگرانی چهره رنگ پریده امگاش رو از نظر گذروند

کوک: عزیزم خوبی ؟ چرا این جوری شدی یهو ؟

با بوی شیرینی که توی بینیش پیچید جوابش رو گرفت
امگاش هیت شده بود

کوک:  امگا

صدای آلفایی ، آلفا باعث شد امگا بلرزه و سرش رو توی گردن آلفا پنهان کنه و ته آرومی از بین لب هاش فرار کرد

جونگکوک توی سالن رفت و با دیدن اینکه توله اش همچنان خوابه سری تکون داد

کوک: خانم وو

سر خدمتکار رو صدا زد و با اشاره سر بهش فهموند که مراقب توله باشه و خودش با توله امگای توی بغلش از پله ها بالا رفت

تهیونگ هر لحظه دردش بیشتر میشد و بیشتر پیراهن آلفا رو توی مشت ظریفش فشرد ، ناله هاش قطع نمی شد

کوک: فاک‌ این طوری ناله نکن امگا

آلفا خیلی زود تحریک شده بود ، وارد اتاق شد و امگا رو روی تخت گذاشت خواست فاصله بگیره تا لباس ها شون رو در بیاره که تهیونگ نزاشت

تهیونگ دست های ظریفش رو دور گردن آلفا حلقه کرد و با نیاز زیادی لب های آلفا رو شکار کرد

جونگکوک خنده تو گلویی کرد و روی امگا خیمه زد ، آروم ایستاد تا امگا از لب هاش سیر بشه

بین مک ها آروم امگا خودش هم مک و گاز ریزی از لب های شیرین امگا می گرفت

تهیونگ چشم های خمار رو بست و بوسه رو با باز کردن دهنش عمیق تر کرد ، جونگکوک مشتاق زبونش رو وارد دهن شیرین و گرم امگا کرد

بدون عجله جای جای اون غار شیرین رو‌‌ مزه کرد و بعد از دو دقیقه عقب کشید

امگاش با چشم های خمارش نگاهش می کرد و منتظر بود تا آلفا کار رو پیش ببره

جونگکوک با پوزخند ددی طوری صاف ایستاد ، پیراهن مشکیش رو در آورد و بدن تتو شده و عضلانیش رو به رخ امگای ظریف زیرش کشید

CONTRACT [Kookv]Where stories live. Discover now