25

2.3K 207 5
                                    

امگای خوابش رو روی تخت گذاشت ، امگا با قرار گرفتن توی جای بزرگتری غلطی زد و سرش رو توی خواب به بالش مالید

جوری که لپ تپلش روی بالش پخش شد و باعث ضعف رفتن دل الفا شد

آلفا خم شد و بوسه آرومی به لپ تپل امگاش زد ، خلاف امگا به سمت کمد رفت

یه یقه اسکی مشکی به همراه شلوار و پالتوی همرنگش بیرون آورد ، تک به تک لباس ها رو به آرومی پوشید

کفش های چرم مشکیش رو هم پاش کرد ، از توی جعبه جواهرات روی میز آرایش انگشتر گرگ مخصوصش رو برداشت و دستش کرد

ساعت چرم مشکی رو هم به تیپش اضافه کرد و با مرتب کردن پالتو روی شونه های پهنش دوباره به سمت امگاش رفت

بوسه ای به پیشونی بلندش زد و به آرومی از اتاق خارج شد ، از پله ها پایین رفت

کوک: خوش اومدی

گئوم: ممنونم برادر

و با آغوش باز به سمت هم رفتن و همو در آغوش گرفتن ، بوسه ای به شونه های هم زدن از هم فاصله گرفتن

گئوم ماسک مشکی و ساده ای رو که توی دستش بود به سمت جونگکوک گرفت و جونگکوک ماسک رو برداشت

کوک: دیگه نیازی نیست اونایی که باید مارو شناختن

و ماسک رو روی اپن پرت کرد و همراه گئوم از سالن ویلا خارج شدن و دقیقه بعد داخل رولزرویس مشکی قرار گرفتن و با اسکورت هفت ماشین بنز از ویلا خارج شدن

کوک: چه خبر ؟

گئوم: هوسوک رفت سراغ امگاش اما ....

کوک: اما ؟

گئوم: امگاش آسیب دیده است جونگکوک هم از لحاظ جسمی و هم روحی

کوک: از اینکه نمی تونم کاری بکنم ناراحتم

گئوم: اتفاقا ما نباید دخالت کنیم باید بزاریم خوده هوسوک این مسئله رو حل کنه

کوک: درست تنها کاری که میشه کرد زمان دادن به هر دو یه اون هاست

گئوم: و یه خبره دیگه اینکه یونگی امگاش رو مارک کرد

جونگکوک لبخند راحتی زد ، خوشحال بود بالاخره یونگی هم به آرامش رسیده بود

کوک: تو چی ؟

گئوم: من هیچی

کوک: بدبخت سینگل

گئوم: ممنونم

کوک: قابلت رو نداشت

( دو ساعت بعد / انبار متروکه )

قدم های آروم و محکم آلفا لرزه به تن افراد می انداخت ، افرادش هر چقدر بهش وفادار هم که بودن و دوستش داشتن بازم ازش می ترسیدن

بوی تند شده و تلخ آلفا نشان از عصبانیت آلفا بود
و این نشونه خوبی نبود

آلفا وارد انبار متروکه تی شد که قبلاً انبار یه کار خانه قایق سازی بود ، به محض ورود آلفا بوی ترس و خون رو حس کرد

CONTRACT [Kookv]Where stories live. Discover now