part 7

178 40 9
                                    

(16 ژوئن باشگاه پایگاه مرکزی سئول )

دست به پهلو با تیشرت نایک سفید رنگش که با خیسی که به خودش گرفته بود جای خودش رو به لباس شیشه ای داده بود و به راحتی میشد فرم ورزیده کمر و سینش رو تماشا کرد ایستاده بود .
موهای خیسش جلوی صورتش بود و خسته مشغول نگاه کردن تمرین بچه ها بود دقایقی بعد با سوتی که به گردنش بود دو تا دستاش رو به حالت ضربدری آورد بالا و نشون داد که حرکت گروه مقابلش اشتباهه

+ صبر کن ، گفتم از زیر پاش باید استفاده کنی چرا از پهلو میگیری ، اونجوری راحت میشه خلع سلاح ات کنه

* جلو تر میره و با تمرین میخواد بهشون یاد بده ، یه دایره بزرگ که تمامی اعضای گروه گرد نشسته بودن و یه گروه دو نفره اون وسط بودن ، اجازه نشستن و دقت کردن بهشون میده و خودش و هان سو میرن وسط تشک تمرین

+هان سو به سمت من حمله میکنه و چطوری باید برعکس بشه ؟ ینی من حمله کنم بهش
هان آماده ای ؟

□ بعله

* و این قشنگ ترین و حرفه ای ترین تمرین بود ( که البته این برای خود تهیونگ یه تمرین خیلی راحت بود ولی باعث واوو گفتن چشم های مقابلش بود )

کمتر از ۱ دقیقه به راحتی هان سو روی زمین بود و تهیونگ بالای سرش بود و مشتش رو محکم پر کرد بود و آماده برای زدن بود .

+ و تمام ، * از روی سینه هان بلند میشه هر دو خسته روی زمین میشینن و تهیونگ موهاشو با سمت بالا حرکت میده

▪︎قربان سرعت عمل مربی هان سو خیلی زیاده چطوری تونستید تمامی اقدام هاشو و متوجه بشید .

+از بیرون که دارید نگاه میکنید و حتی وقتی مقابل حریف هستید اگه به تمامی بدنش نگاه کنید اره حرکتش زیاده
ولی هر عضوی که میدونید میخواد ازش استفاده کنه جداگانه بهش نگاه کنید میشه مثل یه فیلم دور کند و به راحتی میشه کنترل کرد ...

¤ این همون سرگروهبان تیمِ جینه ؟

¡¿ بعله قربان کیم تهیونگ ، قبلا تو ی...

¤ چقدر حرف میزنی تو ، گمشو برو تو اداره

با صدای تقریبا بلند ولی کنترل شده ای الکس به سر گرهبانی که در حال توضیح دادن بود دادی زد و اخم های توهم و دستاسش که تو جیبش بود به تهیونگ و بچه هایی که داشت تمرین میکرد نگاه میکرد . ( این نگاه، نگاه حسادته ) درسته همیشه الکس به جین حسادت میکرد و دلیل اش هم همچنان نامعلومه چون جین تا به حال فقط کنایه ها و اذیت های الکس بی توجهی میکرد و نادیده میگرفت .

بعد از تموم شدن تمرین ها تهیونگ خسته نباشید بلندی به بچه ها گفت و به سمت اتاق تعویض لباس باشگاه حرکت کرد و کمدش رو باز کرد و با حوله سرمه ای رنگش که مخصوص خشک کردن سر و روی عرق کردش بود رو جلوی صورتش گرفته بود و مشغول خشک کردن بود که با صدای ناآشنایی سرشو به سمت صاحب صدابرگردوند .

Fire On Fire [Taejin]Nơi câu chuyện tồn tại. Hãy khám phá bây giờ