+ هر چی حرف نزنی خودتو و منو خسته میکنی
جونگ سوک : من هر چی میدونستم بهتون گفتم
▪︎ نگفتی ! هنوز نگفتی این تراشه ها رو برا چی میزنید
جونگ سوک : هوش مصنوعی رباتن
+ چی ؟ کی دستور ساخت این قطعه ها رو میده ؟!
جونگ سوک : کیم
دوباره با شنیدن اسم پدر جین انتقام توی رگ هاش بیشتر از قبل به جریان افتاد و چهره اش رو هم به وضوح مشخص کرد
جونگ سوک : چندین سال کیم با تیمش داره این تراشه ها رو میزنه ، از اون تراشه ها تو سر کارکن هاش میزاره و کد ساخت هر ربات و تراشه ها رو بهش میده و اونام میسازنش ربات هارد به سرتاسر دنیا میفرسته و به عنوان تجارت برنج کسی ام بهش کاری نداره
از من میشنوید باهاش درنیوفتید زور بیخودیه ، هیچکس نمیتونه کیم و زمین بزنه
حتی پسر خونی خودش رو هم کشت+ اسم پسرشو به زبون کثیفت نیاررر
▪︎شونه های تهیونگ رو گرفت و دستانش رو از یقه جونگ سوک جدا کرد : آروم باش !
جونگ سوک متعجب از رفتار تهیونگ بود ولی جرات نمیکرد چیزی ازش بپرسه
▪︎عکس پیرینت شده مهر های چینی رو مقابل جونگ سوک گرفته و : جران اینا چیه ؟
جونگ سوک : این علامتیه که فرق بین آدم های دست سازش و عادیش مشخص بشه با پوز خندی زمزمه کرد ' برده های آزاد شده '
کسایی که این تراشه رو دارن همه جوره میشن دوربین مخفی و شنود کیم و تیمشچند دقیقه ای سکوت سنگینی داخل انبار حاکم شد و تهیونگ با جهره سردش به جایی خیره بود و به چیزی فکر میکرد که در نهایت با صدای بمش پرسید
+ پسرش .. پسرش و چجوری کشت ؟
جونگ سوک که به خوبی متوجه بهم ریختن تهیونگ بعد ازگفتن جریان جین شده بود ، پس دیگه نمیتونست چیزی رو پنهان کنه از این چهره تهیونگ بیشتر از هر زمانی ترسیده بود
جونگ سوک : روزی که پسرش و کشت من تو همون انبار بودم
با تعجب و بیشتر عصبانیتش نگاه به خون نشسته اش رو به چونگ سوک داد و منتظر بقیه ماجراشد
▪︎ تو اونجا چیکارمیکردی؟
جونگ سوک نگاهشرو به کوک داد و : اون روز کیم برای اینکه حتی یه درصد ام پیش پسرش سوکجین و
+ اسمش و به زبون کثیفت نیاررر
محکم آب گلوش رو قورت داد و چند ثانیه ای سکوت کرد
جونگ سوک : حتی .. حتی یه درصد ام پیش کاپیتان و تیمش کم نیاره منم دنبال خودشون برد
مشخص بود پسرش نمیخواد آسیبی بهش بزنه ولی اون ایتقدر بیرحمه که خودش اولین ضربه ها رو بهش زد و وقتی میزدنش یا اون لحظه آخر که اسنایپر ها بهش تیر زدن دستور خود کیم بود
YOU ARE READING
Fire On Fire [Taejin]
Randomمیدونی..! به شکل عجیبی که اصلا نمیدونم چجوریه.؛ دوست دارم! ...♡•°