+ میشه ؟
▪︎سیگنالش رو نمیتونم از اینجا بگیرم دوره
جونگ سوک : اینجا وقتی برای با گوشی بازی کردن نداریم
به خوبی متوجه نزدیک شدن قدم های کسی شده بودن و حالا در عادی ترین حالت ممکن مثل آدم معمولی مشغول کار با گوشی هاشون بودن
+ آ.. درسته ولی هنوز بار بعدی نرسیده
جونگ سوک : یعنی همه رو انجام دادید؟
▪︎همش تمومه
جونگ سوک : خیلی خب پس میتونید استراحت کنید
خواست ازشون دور بشه که
+ سونبه ؟ برنج های اینجا به کجا فرستاده میشه ؟
کمی مکث کرد و : به شعبه های مرکزی ، بعدشم از اونجا تو خود سئول و بقیه جاها توزیع میشه
▪︎شعبه مرکزی ام مثل اینجاست ؟
جونگ سوک : چرا این سوالا رو میپرسید ؟
+ کمی به اطرافش نگاه کرد و : میتونیم باهاتون خصوصی صحبت کنیم ؟
جونگ سوک پوزخندی زد و: اینجا کسی نیست ، اگرم باشن مشغول کار خودش هستن . همینجا بگو
▪︎حتی اگه بحث تخلفات کارخونه باشه ؟
لبخندش جمع شد و : خفه شیدد! چرا چرت و پرت میگید؟!
+ ولی ما مدرک داریم
جونگ سوک که از سری قبل بیشتر غافل گیر میشد با لحنی عصبی سمت پسرا خیز برداشت و : وای به حالتون اگه حرف مفت زده باشین . دنبالم بیایید
هر سه به سمت دفتر جونگ سوک رفتن و کوک آخرین نفری بود که وارد شد در نهایت درب رو پشت سرش بست و کنار تهیونگ و رو به روی جونگ سوک ایستاد
جونگ سوک : چی زر زر میکردین ؟
+ باید بریم بخش پر کردن گونی ها به قول خودت استریل
این لحن دستوری و جدی از اون کیم وی زمین تا آسمون متفاوت بود و جونگ سوک رو بیشتر به تردید تشویق میکرد
جونگ سوک : دیگه زیادی تر اندازت داری حرف میزنی ، میدونستم دارید چرت و پرت میگید
کنتور برق مرکزی داخل اتاق جونگ سوک بود و کوک فیز همه بخش های کار خونه به جز همون بخش تکمیل پر کردن گونی ها رو خاموش کرد
جونگ سوک : چه غلطی کردیی؟؟؟
تهیونگ بلافاصله لایت موبایلش رو روشن کرد و سمت کوک گرفت و سری تکون داد
کوک سمت جونگ سوک حمله ور شد و اجازه ای برای دفاع به پسر نداد و پی در پی ضربه میزد+ کافیه ! رمز اتاق ؟
جونگ سوک با صدای ضعیف و پر از ناله به سختی جواب داد : نمیگم !
YOU ARE READING
Fire On Fire [Taejin]
Randomمیدونی..! به شکل عجیبی که اصلا نمیدونم چجوریه.؛ دوست دارم! ...♡•°