part 2

106 20 14
                                    

+ س..سلام هیونگ قشنگم

* نگاهی به عکس خندون جین کرد و اشکش روی گونه اش ریخت

+ هیونگ از این گلا برات خریدم که دوست داری
* دستش رو به گونه های خیسش کشید و دوباره لبخند زد

+ عکست نباید خاک بگیره...
خودت .. خودتم خیلی چشمات قشنگه ها جین ، ولی ..لب هات قشنگ تره

* دستی به عکس پسر کشید و انگشتش رو نوازش وار به صورتش کشید

+ هیونگ ؟
هییی ... چرا دیگه نمیگی جانم هان؟!
دلم برات .. دلم براد تنگ شده چیکار کنم؟

* عکس رو تو بغلش گرفت و به سنگ پسر خیره بود وبا اشک باهاش شروع کرد به حرف زدن

+ اوه .. اینجا رو لباس هاتم گذاشتن پسر ، دیگه نباید بگم کاپیتان شما فرمانده اید قربان
* خنده تلخی آمیخته به گریه کرد و ادامه داد : راستی جین نگا کن چی آوردم ... عطرس که دوستش داشتی ، منم امروز از عطر تو زدم بیا برات بزنم هیونگ

* هر که مرا دید دیوانه خطاب کرد ... راس می‌گویند دیووانه ام !! مجنون تو شدم لیلای بی وفای من :)*

+ یادته چقد سماجت میکردی که اسمشو و بدونی ؟
... پیداش کرده ام قرار بود همینو برای تولدت بگیرم الا..ن

دیگه نتونست حرفی بزنه گریه هاش مانع شدن

دوساعتی گذشته بود و مثل همیشه کنار جین خوابش برده بود منتها اینبار ... با عکسی که تو بغلش بود، با سنگ قبر هیونگش :)
ساعاتی بعد نامجون داخل شد

نام : پسرعمو مهمون داری !
به تهیونگ نزدیک شد و پالتوش رو در آورد و روی پسر گذاشت

کنار جین نشست و دستی روی قبر سفید رنگ پسر کشید و اشک ریخت
اره ، نامجون اشک ریخت پسری که به محکم بودن معروف بود، هیچکس نمیدونست این چندمین باره تو این مدت که چشمانش خیس شدن

نام : خوش میگذره؟ بی معرفت !

~~~

استاد لی سونگ :‌ مگه من به تو نگفتم باید دویدن ات بشه ۴۸ دقیقه ؟؟ مرتیکههه عوضیی

* طبق معمول چشم پسر عموی بزرگ نامجون رو دور دیده بود و داشت سر نامجون فریاد می‌کشید و پسر ام با لباس نظامیش ایستاده بود و بدون هیچ حرفی به دیوار مقابلش خیره بود

لی : همین الان گم میشیییی بیروننن و جلوی همه تنبیه میشییی فهمیدیی؟؟

نام: بله قربان

لی : یالااااا * از پشت یقه نامجون رو گرفت و محکم روی زمین جلوی تمامی سرباز ها هلش داد و جین با شنیدن صدا سمتش برگشت و مقابل نامجون نشست و

_ خوبی ؟ جاییت آسیب ندید؟!

نام: نه خوبم

* به محض دیدن گوشه لب زخمی پسر از جاش بلند شد و مقابل لی سونگ ایستاد

Fire On Fire [Taejin]Where stories live. Discover now