~°[wild wolf]°~

6.4K 250 17
                                    

~درخواستی~





کاپل: نامجین





ژانر: امگاورس،اسمات


🌟⭐🌟⭐🌟⭐🌟⭐🌟⭐🌟⭐🌟⭐🌟⭐🌟⭐🌟

جین بعد از تموم کردن آخرین کلاس سر و روش رو مرتب کرد و به سمت سالن اجتماعات رفت..امروز یک جلسه برای اساتید داشتند در خصوص امتحانات دانشجو ها.


بعداز تموم شدن جلسه کمی خودش رو کش و قوصی داد و به رفتن اساتید نگاه کرد..بعد از خالی شدن کامل اتاق آروم از جاش بلند شد و به سمت دفتر مدیریت رفت و دوست پسر جذابش رو مشغول انجام کارهای ورقه ای دید..با دیدن دوست پسرش کل تنش از جذابیت بیش از حدش به لرزه افتاد..ولی سعی کرد خودش رو کنترل کنه چرا که جفت جذابش از کیلومتر ها هم میتونست عطر فرمون هاش رو تشخیص بده.

ولی سعی کرد خودش رو کنترل کنه چرا که جفت جذابش از کیلومتر ها هم میتونست عطر فرمون هاش رو تشخیص بده

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

(تیپ نامجون)



جین آروم به سمت نامجون رفت و از پشت شونه های نامجون رو ماساژ داد و نامجون هم از آرامشی که بهش تزریق میشد چشم هاش رو بست و کمی بعد یکی از دست های جین رو کشید و جین تو بغلش افتاد و نامجون لباش رو روی لبای جین کوبید و ازش کام می گرفت.







کمی بعد برای نفس گرفتن از هم جدا شدن و جین با اخم کیوت دست به سینه روبه نامجون گفت:



جین_ گرگ وحشی.




نامجون_ برای تو.




جین_ معلومه که برای منه..هرچی که به تو مربوطه ماله منه.




نامجون_ البته پرنس جین.




نامجون سرش رو داخل گردن جین قائم کرد و مشغول بوسیدن گردنش شد و کم کم به سمت قفسه سینش رفت..نامجون دستش رو از زیر لباس جین رد کرد و نوک سینه سمت چپش رو به بازی گرفت که ناله جین بلند شد.



جین_ آههه..نامجون..اینجا؟


نامجون_ معلومه..از وقتی وارد شدی کل اتاق شده بوی فرمونات.


جین سریع رنگ عوض کرد و از خجالت سرش رو تو سینه نامجون مخفی کرد و نامجون خنده ریزی کرد و شروع کرد به باز کردن دکمه های جین..جین الان که دقت میکرد بوی فرمونای جفتشون تو اتاق بود و الان بیشتر تحریک شده بود و سرش رو از سینه نامجون جدا کرد و مشغول در آوردن کت نامجون شد.نامجون از گردن تا شکم جین رو مارک کرد و جین رو روی میز خوابوند و شلوار و باکسرش رو از پاش خارج کرد و عضو جین رو براش پمپ کرد و جین به خودش می پیچید و نامجون هم با لذت به پیچ و تاب های جین نگاه میکرد..کمی بعد نامجون لوب رو از کشوی میزش در آورد و کَمیش رو به انگشتاش زد و انگشت اول رو وارد جین کرد و کم کم انگشت دو و سه هم اضافه کرد و جین از لذت داشت خودش رو با انگشت های نامجون بفاک میداد و تو این حین که جین مشغول بود نامجون شلوار و باکسرش رو تا زانو درآورد.نامجون انگشتاش رو درآورد که باعث ناله اعتراض آمیز جین شد و نامجون بدون هیچ هشداری عضوش رو وارد جین کرد.



جین_ وحشیه آمازونی..اَی بمیره اون نسلی رو که قراره تو ادامه بدی..نکبت دراز.



نامجون_ الان به نسل خودت هم توهین کردی.




جین_ خفه شو و حرکت کن دسته بیل.


نامجون با خنده شروع به ضربه زدن داخل جین کرد و اولش جین درد داشت ولی کم کم لذت به بدنش تزریق شد و بیشتر میخواست..کمی بعد نامجون عضو جین رو هم پمپ کرد و چند ثانیه بعد با هم به کام رسیدن.





نامجون از جین خارج شد و خودش و جین رو تمیز و مرتب کرد و جین رو بغل کرد تا با من به خونه برن.





جین_ دراز.




نامجون_ تا کی میخوای بگی؟




جین_ خفه.


♠️♣️♠️♣️♠️♣️♠️♣️♠️♣️♠️♣️♠️♣️♠️♣️♠️♣️♠️
خب امیدوارم دوسش داشته باشید و ووت هم فراموش نشه

بازم امروز یا فردا براتون به عنوان جبران کم کاریام میزارم

•°~BTS ONESHOTS~°•Where stories live. Discover now