《♡》Beauty《♡》

4.9K 196 23
                                    

~درخواستی~






کاپل: تهجین





ژانر: اسمات، رمنس،کمی فلاف و کیوت




💭🗯💭🗯💭🗯💭🗯💭🗯💭🗯💭🗯💭🗯💭


جین بعد از رفتن آخرین مراجعه کننده به سمت اتاق دکتر کیم رفت و در زد.







تهیونگ_ بیا تو.





جین درو باز کرد و بعد از ورودش درو بست و به سمت تهیونگ رفت.






جین_ خسته نباشی..برای امروز دیگه مراجعه کننده ای نیست.






تهیونگ لبخند زد و بغلش رو برای جین باز کرد و جین هم با خجالت روی پای تهیونگ نشست و تهیونگ بغلش کرد.





تهیونگ_ آخیش حالا خستگیم رفع شد.






جین از حرف تهیونگ سرخ شد و خیلی سریع گونه تهیونگ رو بوسید و تهیونگ رو به خنده انداخت.





تهیونگ_ خب بیبی زحمتکشم واسه شام چی هوس کرده؟






جین دستش رو زیر چونش گذاشت و لب پایینش رو جلو داد و مشغول فکر کردن شد و تهیونگ از شدت کیوتیش بوسه گنده و محکمی روی گونش گذاشت.






جین_ بریم دوکبوکی با نودل سرد بخوریم.







تهیونگ_ باشه میریم به شرط اینکه من یک بوسه گنده از بیبی بگیرم.






جین_ فرصت طلب.







تهیونگ_ یالا من منتظرم.






جین لبخند زد و بوسه نرمی روی لبای تهیونگ نشوند و کمی بعد ازش جدا شد و تهیونگ هم بهش لبخند زد.






تهیونگ_ چرا اینقدر خوشگلی؟ دل من ظرفیت این همه جذابیت و دلبر بودنت رو نداره.





جین_ خودم میدونم..معلومه که جذابم..ولی گشنمه.







تهیونگ_ شکمو..خیلی خب زود باش وسایلت رو بردار بریم.


||||||||||||~~~~~~~~~~|||||||||||




باهم توی رستوران نشسته بودن و جین مشغول غذا خوردن بود و تهیونگ با لبخند بهش زل زده بود.





جین_ چرا غذات رو نمیخوری؟





تهیونگ_ اینقدر را اشتها میخوری دلم میخواد فقط نگات کنم.





جین_ یعنی چی با شکم خالی چطور میخوای بری سرکار و به بقیه کمک کنی وقتی  به فکر خودت نیستی.





جین از ظرف تهیونگ با چاپستیک یک لقمه برداشت و سمت دهن تهیونگ گرفت.




جین_ آآآآ.





تهیونگ خندید و دهنش رو باز کرد و لقمه جین رو خورد و چندتا دیگه هم از دستش خورد و بعد از تموم کردن غذاشون به سمت خونه حرکت کردن.




¡¿¡¿¡¿¡¿¡¿¡¿¡¿¡¿¡¿¡¿¡¿¡¿¡¿¡¿¡¿¡¿¡¿¡¿¡¿¡¿¡¿¡¿¡

وارد آسانسور شدن و بعد از بسته شدن در تهیونگ جین و کشید تو بغلش و شروع کرد به بوسیدن لبای سرخش و اینقدر ادامه داد تا در آسانسور باز شد و تهیونگ همونطور که جین رو میبوسید به سمت در خونشون رفت و بازش و کرد و باهم وارد خونه شدن.




تهیونگ جین رو روی کاناپه انداخت و روش خیمه زد.





تهیونگ_ تا اتاق طاقت ندارم.






دوباره مشغول بوسیدن جین شد و همونطور که همو میبوسیدن تهیونگ لباس های خودش رو درآورد و تیشرت جین رو هم از تنش خارج کرد و شروع به مکیدن نیپل جین کرد و جین در تلاش برای ساکت بودن بود.




تهیونگ بوسه هاش رو تا روی شکم جین ادامه داد و بعد شلوار جین رو از پاش خارج کرد و روی کاناپه نشست و جین پایین کاناپه نشست و عضو تهیونگ رو به دست گرفت و بهش هندجاب داد.





تهیونگ_ خوشگلم خوب خیسش کن تا اذیت نشی.






جین بعد حرف تهیونگ شروع به بلوجاب دادن کرد و به تهیونگ زل زد و تهیونگ موهای جین رو تو مشتش گرفت و تو دهن جین ضربه زد.





تهیونگ_ چطور میتونی تو این موقعیت هم اینقدر خوشگل باشی؟





تهیونگ وقتی حس کرد نزدیکه جین رو بلند کرد و آروم اون رو روی عضوش نشوند.





تهیونگ_ بیبی هروقت آماده بودی خودت شروع کن.





کمی بعد که جین به سایز تهیونگ عادت کرد شروع کرد به سواری گرفتن از تهیونک و براش ناله میکرد.





جین_ آههه..ددی..اووم ..خیلی خوبه.






تهیونگ_ همش برای توعه بیبی.






جین_ اوممم..ددی..آه..دارم میام.






تهیونگ_ بیا بیبی...برای ددی بیا.






کمی بعد جین روی شکم تهیونگ کام شد و تهیونگ هم از تنگ شدن جین درونش کام شد.






تهیونگ از جین خارج شد و کل صورت جین رو غرق بوسه کرد و براید استایل بغلش کرد و به سمت حموم رفت.





تهیونگ_ ببخشید بیبی خیلی تنگ رفتم.






جین_ اووم..دوسش داشتم..همش رو دوست داشتم.






تهیونگ_ یااا..بیبی شیطون کاری نکن راند بعدی تو حموم باشه ها.







جین_ منکه دوست دارم.





تهیونگ_ شیطون کوچولوی خوشگلم.

👽👻👽👻👽👻👽👻👽👻👽👻👽👻👽👻👽


خب اینم از این امیدوارم دوست داشته باشید و ووت هم فراموش نکنید😘🥰

•°~BTS ONESHOTS~°•Where stories live. Discover now