~درخواستی~
کاپل: تهجین
ژانر: اسمات، رمنس،کمی فلاف و کیوت
💭🗯💭🗯💭🗯💭🗯💭🗯💭🗯💭🗯💭🗯💭
جین بعد از رفتن آخرین مراجعه کننده به سمت اتاق دکتر کیم رفت و در زد.
تهیونگ_ بیا تو.
جین درو باز کرد و بعد از ورودش درو بست و به سمت تهیونگ رفت.
جین_ خسته نباشی..برای امروز دیگه مراجعه کننده ای نیست.
تهیونگ لبخند زد و بغلش رو برای جین باز کرد و جین هم با خجالت روی پای تهیونگ نشست و تهیونگ بغلش کرد.
تهیونگ_ آخیش حالا خستگیم رفع شد.
جین از حرف تهیونگ سرخ شد و خیلی سریع گونه تهیونگ رو بوسید و تهیونگ رو به خنده انداخت.
تهیونگ_ خب بیبی زحمتکشم واسه شام چی هوس کرده؟
جین دستش رو زیر چونش گذاشت و لب پایینش رو جلو داد و مشغول فکر کردن شد و تهیونگ از شدت کیوتیش بوسه گنده و محکمی روی گونش گذاشت.
جین_ بریم دوکبوکی با نودل سرد بخوریم.
تهیونگ_ باشه میریم به شرط اینکه من یک بوسه گنده از بیبی بگیرم.
جین_ فرصت طلب.
تهیونگ_ یالا من منتظرم.
جین لبخند زد و بوسه نرمی روی لبای تهیونگ نشوند و کمی بعد ازش جدا شد و تهیونگ هم بهش لبخند زد.
تهیونگ_ چرا اینقدر خوشگلی؟ دل من ظرفیت این همه جذابیت و دلبر بودنت رو نداره.
جین_ خودم میدونم..معلومه که جذابم..ولی گشنمه.
تهیونگ_ شکمو..خیلی خب زود باش وسایلت رو بردار بریم.
||||||||||||~~~~~~~~~~|||||||||||
باهم توی رستوران نشسته بودن و جین مشغول غذا خوردن بود و تهیونگ با لبخند بهش زل زده بود.
جین_ چرا غذات رو نمیخوری؟
تهیونگ_ اینقدر را اشتها میخوری دلم میخواد فقط نگات کنم.
جین_ یعنی چی با شکم خالی چطور میخوای بری سرکار و به بقیه کمک کنی وقتی به فکر خودت نیستی.
جین از ظرف تهیونگ با چاپستیک یک لقمه برداشت و سمت دهن تهیونگ گرفت.
جین_ آآآآ.
تهیونگ خندید و دهنش رو باز کرد و لقمه جین رو خورد و چندتا دیگه هم از دستش خورد و بعد از تموم کردن غذاشون به سمت خونه حرکت کردن.
¡¿¡¿¡¿¡¿¡¿¡¿¡¿¡¿¡¿¡¿¡¿¡¿¡¿¡¿¡¿¡¿¡¿¡¿¡¿¡¿¡¿¡¿¡
وارد آسانسور شدن و بعد از بسته شدن در تهیونگ جین و کشید تو بغلش و شروع کرد به بوسیدن لبای سرخش و اینقدر ادامه داد تا در آسانسور باز شد و تهیونگ همونطور که جین رو میبوسید به سمت در خونشون رفت و بازش و کرد و باهم وارد خونه شدن.
تهیونگ جین رو روی کاناپه انداخت و روش خیمه زد.
تهیونگ_ تا اتاق طاقت ندارم.
دوباره مشغول بوسیدن جین شد و همونطور که همو میبوسیدن تهیونگ لباس های خودش رو درآورد و تیشرت جین رو هم از تنش خارج کرد و شروع به مکیدن نیپل جین کرد و جین در تلاش برای ساکت بودن بود.
تهیونگ بوسه هاش رو تا روی شکم جین ادامه داد و بعد شلوار جین رو از پاش خارج کرد و روی کاناپه نشست و جین پایین کاناپه نشست و عضو تهیونگ رو به دست گرفت و بهش هندجاب داد.
تهیونگ_ خوشگلم خوب خیسش کن تا اذیت نشی.
جین بعد حرف تهیونگ شروع به بلوجاب دادن کرد و به تهیونگ زل زد و تهیونگ موهای جین رو تو مشتش گرفت و تو دهن جین ضربه زد.
تهیونگ_ چطور میتونی تو این موقعیت هم اینقدر خوشگل باشی؟
تهیونگ وقتی حس کرد نزدیکه جین رو بلند کرد و آروم اون رو روی عضوش نشوند.
تهیونگ_ بیبی هروقت آماده بودی خودت شروع کن.
کمی بعد که جین به سایز تهیونگ عادت کرد شروع کرد به سواری گرفتن از تهیونک و براش ناله میکرد.
جین_ آههه..ددی..اووم ..خیلی خوبه.
تهیونگ_ همش برای توعه بیبی.
جین_ اوممم..ددی..آه..دارم میام.
تهیونگ_ بیا بیبی...برای ددی بیا.
کمی بعد جین روی شکم تهیونگ کام شد و تهیونگ هم از تنگ شدن جین درونش کام شد.
تهیونگ از جین خارج شد و کل صورت جین رو غرق بوسه کرد و براید استایل بغلش کرد و به سمت حموم رفت.
تهیونگ_ ببخشید بیبی خیلی تنگ رفتم.
جین_ اووم..دوسش داشتم..همش رو دوست داشتم.
تهیونگ_ یااا..بیبی شیطون کاری نکن راند بعدی تو حموم باشه ها.
جین_ منکه دوست دارم.
تهیونگ_ شیطون کوچولوی خوشگلم.
👽👻👽👻👽👻👽👻👽👻👽👻👽👻👽👻👽
خب اینم از این امیدوارم دوست داشته باشید و ووت هم فراموش نکنید😘🥰
YOU ARE READING
•°~BTS ONESHOTS~°•
Teen Fiction°•+وانشات از بی تی اس با هر کاپل و هر ژانری که درخواست بدین+•° برام درخواست ها تون رو کامنت کنید 💫🌙 🪐وضعیت آپ= نامعلوم🪐