.•°Wild Dancer°•.

9.7K 387 11
                                    

~درخواستی~

کاپل: یونمین

ژانر: اسمات،امگاورس

□○□○□○□○□○□○□○□○□○□○□○□○□○□○□○□○□○□○

یونگی بعد از چند هفته کار کردن بالاخره تصمیم گرفته که این آخرین هفتش رو توی گی بار مورد علاقش بگذرونه..یونگی زیاد از بار رفتن خوشش نمیاد و الان هم جز محدود موقع هاییه که میخواد وقتش رو بگذرونه.

با وارد شدن به بار و حس کردن بوی فرمون های مختلف بینیش رو کمی چین میده و به سمت پیشخوان سفارشات میره..یونگی جز محدود آلفاهایی که با سی سال سن هنوز نتونسته جفتش رو پیدا کنه..درواقع تلاشی هم براش نمیکنه چون اعتقاد داره که اگه قراره جفتش پیدا شه خودش میاد و میبینتش.


بعد از گذشت یک ساعت کمی سرش به خاطر الکل گرم شده و داره به پیست رقص نگاه میکنه..از اونجایی که نیم شبه کم کم قراره رقصنده ها وارد پیست بشن و باعث لذت بیشتر افراد بشن.




 
چهار رقصنده اول اومدن و اجراشون رو انجام دادن که به نظر یونگی اصلا کارشون تعریفی نداشت..نوبت به آخرین رقصنده رسید و یونگی دیگه قصد موندن رو نداشت اما با حسی که به یونگی دست داد سرش رو بلند کرد و به امگای فریبنده و دلربا نگاه کرد..امگای دلربا با عشوه حرکاتش رو انجام میداد و همه چشم هارو روی خودش ثابت کرده بود.

با چشم تو چشم شدن با امگای جذاب دوتاشون حس دوطرفه ای رو تجربه کرد..اون دوتا جفت همدیگه بودن..جیمین با پوزخند و حرکات دلربا به سمت یونگی رفت و روی پاهای یونگی نشست و به حرکاتش روی پاهای یونگی ادامه داد و سفت شدن یونگی رو زیر باسنش حس کرد.

جیمین با پوزخند و حرکات دلربا به سمت یونگی رفت و روی پاهای یونگی نشست و به حرکاتش روی پاهای یونگی ادامه داد و سفت شدن یونگی رو زیر باسنش حس کرد

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.


جیمین سرشو نزدیک گوش یونگی برد و با لحنی سکسی و البته لذت بخش لب زد:

جیمین_ ددی؟

یونگی با خماری به جیمین نگاه کرد و بهش پوزخند زد..جیمین پوزخنده دیگه ای به اوضاع یونگی زد و از روی پاهای یونگی بلند شد و دست یونگی رو کشید و اون رو دنبال خودش به اتاق وی آی پی کشوند.


بعد از وارد شدن به اتاق جیمین یونگی رو به در چسبوند و روی پاهاش زانو زد و صورتش رو جلوی عضو یونگی گذاشت و از روی شلوار زبونش رو روش کشید. یونگی آه مردونه ای کشید و چونه ی جیمین رو توی دستش گرفت و بهش نگاه کرد.

یونگی_ رقصنده وحشی.

جیمین نیشخندی زد و شصت یونگی رو داخل دهنش برد و شروع به مکیدنش کرد.



یونگی جیمین رو رو بلند کرد و روی تخت انداختش و شروع به در آوردن لباس های خودش کرد و جیمین هم مشغول در آوردن لباس های خودش شد..جیمین روی دو زانوهاش روی تخت وایساد و دست یونگی رو کشید و اونو نزدیک تخت کشید و مشغول بوسیدن گردن و سینه ی یونگی شد.


یونگی دوباره چونه ی جیمین رو گرفت و صورت اونو نزدیک صورت خودش آورد و مشغول بوسیدن لبای یاقوتیه جیمین شد و همونطور که جیمین رو می بوسید روش خیمه زد و جیمین هم پاهاش رو دوره کمر یونگی حلقه کرد.




یونگی بعد از دل کندن از لبای جیمین صورتش رو در حد چند سانت ازش فاصله داد و پرسید:

یونگی_ اسمت چیه بیبی بوی؟

جیمین با شیطنت گفت:

جیمین_ رقصنده وحشی.


یونگی با پوزخند گفت:


یونگی_ اگه قراره تا آخر عمرم کنارم باشی باید اسمت رو بدونم.


جیمین با ذوق لب پایینش رو گاز گرفت و لب زد:


جیمین_ جیمین.



یونگی_ چند سالته بیبی؟



جیمین_ بیست.




یونگی_ از حالا به بعد برای منی.




جیمین_ با کمال میل.




یونگی دوباره مشغول بوسیدن جیمین شد و انگشت اولش رو وارد جیمین کرد که باعث لرز جیمین شد..کمی بعد یونگی انگشت دومش رو هم وارد جیمین کرد و جیمینرو آماده کرد..کاره یونگی خیلی طول کشید که باعث اعتراض جیمین شد.


جیمین_ ددی....لطفا...بهت نیاز دارم.




یونگی_ هرچی بیبی بگه.




یونگی بلافاصله عضوش رو وارد جیمین کرد و باعث ناله محکم جیمین شد..بعد از عادت کردن جیمین به عضو یونگی، یونگی شروع به حرکت کرد و از اول محکم و تند ضربه هاش رو به جیمین وارد میکرد.





بعد از گذشت دقایقی لذت بخش یونگی داخل جیمین اومد و جیمین هم بدون لمس شدن کام شد..بعد از خارج شدن یونگی جیمین سریع روی شکم دراز کشید و کام روی عضو یونگی رو لیس زد و همه رو قورت داد..یونگی دوباره جیمین رو بوسید و اون رو روی پاهاش نشوند.

یونگی_ بیب همه ی وسایلت رو جمع کن و آماده شو که ادامه ی امشب رو باید توی خونه خودت با من ادامه بدی.



جیمین_ چشم ددی. 



¤•¤•¤•¤•¤•¤•¤•¤•¤•¤•¤•¤•¤•¤•¤•¤•¤•¤•¤•¤•¤•¤•¤•
امیدوارم خوشتون بیاد و درخواست هاتون رو برام بفرستین.



خواهشا ووت یادتون نره ♡

ممنون از حمایتاتون 💙💜💕 

•°~BTS ONESHOTS~°•Where stories live. Discover now