~◇Hey Baby◇~

6.8K 219 10
                                    

سلام عزیزای دلم..خب اول یک عذر خواهی بابت دیرکرد هام بهتون بدهکارم و دوم به دلیل مشغله های زیادم احتمالا یکم دیر به دیر براتون آپ میکنم و به خاطر همین دیگه بهتون تایم نمیدم و امیدوارم که درکم کنید و اینکه به همه ی درخواست ها رسیدگی و اعلام میشه..دوستون دارم ووت و نظرات عالیتون فراموش نشه.



~درخواستی~

کاپل : نامهوپ

ژانر: اسمات

------------------------___________-------------------------
  

هوسوک آخرین حرکات رو آموزش داد و با لبخند آخر کلاس رو اعلام کرد و بعد از رفتن شاگرد هاش به سمت خونه حرکت کرد تا کمی استراحت کنه.








آخر هفته بود و هوسوک با خودش فکر کرد کمی سرخوشی و مستی براش بد نیست پس تیپ مورد نظرش رو زد و به گی بار مورد علاقش رفت.

آخر هفته بود و هوسوک با خودش فکر کرد کمی سرخوشی و مستی براش بد نیست پس تیپ مورد نظرش رو زد و به گی بار مورد علاقش رفت

Deze afbeelding leeft onze inhoudsrichtlijnen niet na. Verwijder de afbeelding of upload een andere om verder te gaan met publiceren.

همینکه به مقصدش رسید اول به سمت بار رفت و از بارمن چند شات سنگین خواست تا سریع تر مست بشه..بعد از حدود ده دقیقه بعد هوسوک کاملا مست بود و بدجور سرخوش شده بود..به سمت پیست رقص رفت و شروع کرد به رقصیدن و چون استاد رقص بود با ریتم کاملا هماهنگ بود و همه نگاه ها و لمس هارو مال خودش کرده بود..کمی بعد دوباره به سمت بار رفت و روی صندلی نشست که فردی جذاب و ددیطور کنار دستش نشست.






نامجون_ هی بیبی.






هوسوک حتی عاشق صدای بمش شده بود و میتونست تا سال ها بهش خیره بمونه و یا شاید بهش بگه که ددی لطفا همین الان و همینجا به فاکم بده..اون واقعا یک ددیِ جذاب بود و همین باعث شد که اینطوری صداش کنه.



هوسوک_ هی ددی.





نامجون با پوزخند نگاش کرد و گفت:






نامجون_ توی پیست بی نظیر بودی..میتونی تنها به یک نفر اختصاصش بدی؟





هوسوک با فکر کردن به رقصیدن فقط برای اون به تنهایی سفت شده بود پس به سمت نامجون رفت و رو پاهای نامجون نشست و با گوشه کت چرمش ور رفت.

هوسوک با فکر کردن به رقصیدن فقط برای اون به تنهایی سفت شده بود پس به سمت نامجون رفت و رو پاهای نامجون نشست و با گوشه کت چرمش ور رفت

Deze afbeelding leeft onze inhoudsrichtlijnen niet na. Verwijder de afbeelding of upload een andere om verder te gaan met publiceren.

هوسوک_ اگه از این به بعد فقط به تو اختصاصش بدم میتونم ددی صدات کنم؟




نامجون با پوزخند به هوسوک گفت:





نامجون_ البته بیبی..بگو ببینم تنها و بدون ماشین اومدی؟




هوسوک_ بله ددی.






نامجون_ خوبه.





نامجون صورتش رو جلو برد و مشغول بوسیدن هوسوک شد و هوسوک هم متقابلا همراهیش میکرد..کمی بعد نامجون هوسوک رو براید استایل بلند کرد و به سمت خروجی حرکت کرد..وقتی سوار ماشین شد هوسوک تو بغلش رو پاش نشسته بود و نامجون مشغول رانندگی شده بود و این پوزیشن برای هوسوک خیلی جالب بود.بعد از رسیدن نامجون از توی آسانسور مشغول لب گرفتن با هوسوک شد تا وقتی وارد اتاق بشن..با صدا از لبای هم دل کندن و نامجون به سمت سیستم داخل اتاقش رفت و اونو روشن کرد و روی تخت نشست و هوسوک هم شروع کرد به حرکت دادن بدنش و با هر حرکت سکسی دونه دونه لباساش رو در می آورد تا اینکه فقط با باکسر داشت میرقصید..به سمت نامجون رفت و مشغول توِرک رفتن براش شد و حسابی عضو نامجون رو سخت میکرد.. کمی بعد هوسوک لباسای نامجون رو در آورد و بعد بین پاهای نامجون نشست و عضوش رو از روی باکسر یا میبوسید و یا لیس میزد..کمی بعد نامجون هوسوک رو به شکم روی تخت پرت کرد و
باکسرش رو از پاهاش درآورد و مشغول خیس کردن ورودیش شد.





هوسوک_ آه..اوووم..ددی..ددی اسمت چیه؟





نامجون_ نامجون..ولی تو الان فقط حق داری ددی صدام کنی بیبی.







هوسوک ناله دیگه ای کرد و نامجون هم بعد از خیس کردن ورودیش عضوش رو از باکسرش در آورد و آروم اونو وارد سوراخ نبض دارش کرد و کمی بعد شروع به ضربه زدن کرد و ناله های هوسوک آزاد شد..نامجون وقتی حس کرد که نزدیکه هوسوک رو برگردوند و مشغول بوسیدنش شد و چند لحظه بعد هردو باهم به کام رسیدن.




نامجون هوسوک و خودش رو تمیز کرد و هوسوک رو تو بغلش کشید.



نامجون_ بیب استراحت کن که فردا اسباب کشی داری.





هوسوک_ به کجا؟





نامجون_ پیش ددی.




هوسوک_ اسمم هوسوک ددی.





نامجون_ اسمت هم مثل خودت خوردنیه.



:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::

•°~BTS ONESHOTS~°•Waar verhalen tot leven komen. Ontdek het nu