گایز این سناریو از این قراره که دوتا تهیونگ داریم..
یعنی اعضا رو با خودشون شیپ میکنیم..
اگه خوشتون اومد از ممبر مورد علاقتون بهم درخواست بدید تا بنویسم.
امیدوارم عاشقش شین😁😍
&٪&٪&٪&٪&٪&٪&٪&٪&٪&٪&٪&٪&٪&٪&٪&٪&٪
کاپل : دبل ته..dabble tae
ژانر: اسمات..بی دی اس ام..کمی طنز
🥚🍳🥚🍳🥚🍳🥚🍳🥚🍳🥚🍳🥚🍳🥚🍳🥚🍳
تهیونگ آخرین ظرف غذا رو روی میز گذاشت و خودش هم پشت میز نشست.
یوری_ اوه..ببین پسرام چه کردن.
تمین_ آره..سنگ تموم گذاشتین پسرا..حتی از مامانتون بهتر.
یوری_ چی زر زدی؟
تمین_ تا سرد نشده بخوریم.
Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
تهیون_ نوش جونتون.
تمین_ خب..چه خبر از شرکت؟
یوری_ صد دفعه گفتم موقع شام حرف از کار نزن.
تمین_ پس کی حرف بزنم؟
یوری_ سرکار پیش همکارات.
تهیونگ_ بابا گمونم امشب باید یکم برای مامان وقت بزاری و از دلش در بیاری.
تهیونگ بعد از این حرفش چشمکی برای باباش زد.
یوری_ کیم تهیییییییییونگ.
تهیونگ دست هاش رو به نشانه تسلیم بالا برد گفت:
تهیونگ_ والا پیشنهاد بود..عملش دیگه با خودتون.
همونطور که بقیه مشغول بحث بودن تهیون به خاطر فشار پای هیونگش رو عضوش ساکت بود و سعی میکرد آروم غذاش رو بخوره.
تمین_ تهیون؟ پسرم خوبی؟
تهیون_ آره..آره..چرا میپرسین؟
YOU ARE READING
•°~BTS ONESHOTS~°•
Teen Fiction°•+وانشات از بی تی اس با هر کاپل و هر ژانری که درخواست بدین+•° برام درخواست ها تون رو کامنت کنید 💫🌙 🪐وضعیت آپ= نامعلوم🪐
