زمین شناسِ اشتباهی

740 161 35
                                    


پاریس دسته‌ای دیگه از پرونده‌ها رو روی میز گذاشت و گفت: شما دوتا مرغ عشقا نمیخواید برید؟ ساعت از دوازده گذشته
لویی سری تکون داد و گفت: حتی یه سرنخ هم برای اینکه ما رو به قاتل نزدیک کنه نتونستیم پیدا کنیم ، بریم خونه که چیکار کنیم؟ با این وضعیت حتی ویسکی هم از گلوم پایین نمیره

زین از دفترش خارج شد ، هری با تعجب گفت: هی فکر میکردم چند ساعت پیش رفتی خونه ، دفترت خیلی ساکت بود ، اینجا چیکار میکنی؟
زین چشم‌هاش رو مالید و گفت: لوسی میخواد یه گربه بخره و من داشتم یه سری ویدیو میدیدم تا یه نژاد بامزه براش پیدا کنم و تنها چیزی که میتونم بگم اینه که هیچ وقت ویدیوهای گربه‌ای نبینید مثل سیاه چاله میمونه شروعش با خودتونه و پایانش معلوم نیست! شما تا این وقت شب چیکار میکنید؟

پاریس فنجون قهوه‌اش رو پر کرد و گفت: یه قتل داریم بدون قاتل
زین به میز لویی تکیه زد و گفت: تمام سوابق از بچگی تا به حال چک کردین؟
لویی سری تکون داد و گفت: بله مالیک تمام سوابق رو چک کردیم اینو میبینی ، این گواهی تولدشه!
هری سرش رو روی میز گذاشت و گفت: با زنش هم حرف زدم ، اونبیسکوئیت‌های زنجبیلی خوبی درست میکنه و خیلی مهربونه

زین پشت میز پاریس نشست و شروع به کار با کامپیوترش کرد ، پاریس سریع پشت زین در اومد و گفت: این کامپیوتر شخصیه!
زین بی توجه به پاریس به کارش ادامه داد و گفت: بیخیال پی ، همه میدونن تو پورن میبینی !
پاریس مشت نسبتا آرومی به زین زد و رو به لویی که قرمز شده بود گفت: واسه تفریح!
لویی پوزخندی زد و به طرف دیگه‌ی اتاق رفت.

هری رو به زین کرد و گفت: داری چیکار میکنی؟
زین بدون اینکه نگاهش رو از کامپیوتر برگردونه گفت: وقتی توی دنیای بیرون نتونستی چیزی از کسی پیدا کنی میدونی باید چیکار کنی؟
خودش جواب سوال رو داد و گفت: به دیپ وب  مراجعه میکنی!
هری صندلیش رو کنار زین کشید و گفت: دیپ وب؟ مقتول یه پسر شونزده ساله نیست زین ، یه مرد سی سالست! امیدوارم اینجا حداقل چیزی پیدا بشه

زین از جاش بلند شد و گفت : همه برید خونه‌هاتون باشه؟ من نمیتونم اینطوری کار کنم ، برید باشه؟ اگه چیزی پیدا کردم باهاتون در میون میذارم
هری دست لویی رو گرفت و بیرون رفت ، پاریس هم بعد از جمع کردن وسایلش به سمت در رفت و زین پرسید: میتونی مشخصات مقتول و آدرس تمام خونه‌هایی که مقتول توش زندگی کرده رو برام ایمیل کنی؟ برای اینکه بدونم توی دیپ وب فعالیت داشته یا نه باید اینترنت‌های موجود توی اون محل ها رو هک کنم
پاریس سری تکون داد و قبل از خروج پرسید:لوسی ازت خواست تا یه گربه بخرین؟
زین جواب داد:آره اون زمان بیشتری نسبت به من خونست و تنهاست
پاریس زیر لب گفت: من عاشق این دخترم
زین اخمی کرد و گفت: چیزی گفتی؟
پاریس در جواب گفت: نه نه هیچی ؛ گربه‌های نروژی ، مطمئنم لوسی از گربه‌های نروژی خوشش میاد
زین نگاهش رو از کامپیوتر گرفت و به پاریس نگاهی کرد و پرسید: چطور؟
پاریس یه لیوان قهوه برای زین ریخت و گفت: اون از آدمهایی که معمولی نیستن خوشش میاد مثل تو ، تو  معمولی نیستی ، گربه‌های نروژی بر عکس گربه‌های دیگه از آب خوششون میاد پس انتخاب خوبی می تونن باشن ولی بهتر نیست به جای اینکه اون رو با یه گربه سرگرم کنی چیزی رو که واقعا میخواد بهش بدی؟
زین جرعه‌ای از قهوه خورد و گفت: مثلا؟
پاریس دستی به شونه‌ی زین کشید و گفت : یه حلقه توی دست چپش زین 
زین ابرو بالا انداخت و گفت: و تو این رو چطور فهمیدی؟
پاریس روی میز کنار کامپیوتر نشست و گفت: اون داره تعداد چیزایی که تو رو به اون مربوط میکنه زیاد میکنه ، اول خونتون بعدش هم که گواهی قانونی شراکت و حالا هم حیوون خونگی بهتر نیست به اون یه حلقه بدی تا خیالش از آینده‌اش راحت بشه؟
زین کمی عصبانی گفت:ازدواج میتونه بره خودش رو به فاک بده!
پاریس قاطعانه گفت: ازدواج هفت ساله که داره خودش رو به فاک میده زین! ولی اون قرار نیست تا ابد به اینکار ادامه بده و یه روز به خودش میاد و می بینه داره برای هیچ اینکار رو میکنه و میذاره میره ، لوسی قرار نیست تا ابد دوست دخترت بمونه یا میشه همسر آقای مالیک یا میشه دوست دختر سابقش
زین گفت: ببین پاریس به این راحتی‌ها هم نیست وضعیت من مثل بقیه‌ی مردا نیست!
پاریس پوفی کشید و گفت: آره تو خیلی خوشتیپ تر از بقیه هستی! زین تو فوق العاده‌ای اون تمام این مدت با مشکل پا و اعصابت کنار اومده و اگه قرار بود رهات کنه تا الان این کارو میکرد پس به جای اینکه مثل بزدل‌ها پشت یه بچه گربه قایم شی مَرد باش و آینده‌ی دختر بیچاره رو تضمین کن!
زین دوباره به مانیتور خیره شد و پاریس بوسه‌ای به شقیقه زین زد و به سمت درب رفت و خارج شد.

Scars [L.S]Where stories live. Discover now