Part34 دوگانگی

715 134 55
                                    

قبل از شروع داستان هر کی میخواد این متن رو بخونه از یک ریدر عزیزمون هست:)
ممنونم پیشم هستین...‌❤️🐾

__________________________________________

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

__________________________________________

شروع پارت جدید:

سرش رو نزدیک گوشم آورد و به حالت آروم و یواش داخل گوشم زمزمه کرد:
× چون این اردو برای آدمای سالمه!!!

با ناباوری سرم رو ازش دور کردم و نگاهم رو بهش دادم.
منظورش از این حرف لعنتی چی بود؟!
× هنوزم نفهمیدی هوم؟
_ آیگو کوکی اذیتش نکن
با اومدن تهیونگ و انداختن دست چپش رو کتف جونگکوک نگاهم رو به سمت هردوشون به گردش در آوردم.
× چه اذیتی؟ دارم واقعیت رو میگم!!!
با نگاه گنگ نگاهم رو سمت جیمینی که یکم اون طرفتر ایستاده بود کج کردم. نگاهش خالی از هر حسی بود.
این نوع نگاه رو یاد گرفته بودم. اون ناامید بود!
آب دهنم رو با لرزشی که ته گلوم احساس میکردم به زور قورت دادم و جوریکه جیمین صدام رو بشنوه به آهستگی لب زدم:
+ م... منظورش ... منظورش چ... چیه؟
~ چیزی نیست یونگی خوب؟

نگاه همه سمت من بود. این نوع نگاه رو خوب میشناختم. این نگاه آشنا پر از تمسخر و تحقییر داخلش نهفته بود. میخواستم سرشون داد بزنم و بگم بس کنن.
اما حتی بدنم من رو به تمسخر گرفته بود!!!
با کشیده شدن بازوم توسط جونگکوک با شدت سمتش کشیده شدم و دوباره صورتش رو به گوشم نزدیک کرد.
× حتی معلم کلاس هم گفت نباید بیای!
_ کوکی جدا داری زیاده روی میکنی
× چون یه ناقص توی اردومون دردسرای خودش رو داره
تازه متوجه همه چی شده بودم.
چرا خودم رو به اون راه زده بودم؟
شاید فکر میکردم همه این حرفا فقط برای اذیت کردن منه و فقط یک مشت حرف تو خالیه!!!
بغض داشت خفم میگرفت و چشمهام داشت به اشک های مزخرفم خوشامد میگفت. تنها کاری که میتونستم بکنم عین احمقا سرم رو پایین بندازم تا چشم هام از دید این آدمای انسان نما دور بمونه.
آدمایی که هیچ بویی از انسانیت و وجدان نبرده بودن.
لرزش دستهام من رو احمقتر نشون میداد. مثل یه کودنی که رو هیچ کدوم از کارهاش کنترل نداره.
با فشار دستی که روی مچ دستم نشست نگاه تو هم رفتم رو به دستی که مسببش بود دادم. اشکهایی که از چشمم پایین میریختن اجازه شناختن اون دست هارو بهم نمیدادن.

 ( تکمیل شده) ASDWhere stories live. Discover now