THAT IS MY OMEGA [Kookv]

1

مجری :

سرتیتر اخبار امروز ملکه لالیسا مانوبال پک جئون را به رسمیت شناختن ، پک جئون از این پس مانند بقیه پک ها فعالیت میکند رهبر این پک یک آلفای خون خالص به نام جئون جونگکوک است ، وزیر این پک کیم نامجون و فرمانده این پک مین یونگی هستند که از قضا الفاهای خشن اند

لازم به ذکر است این پک به قدری قدرتمند است که ۳۰ درصد آن را نگهبانان خبره و سر سختی تشکیل می دهند ،این پک از نظر قدرت و بزرگی در صدر پک های دیگر قرار دارد ، این پک..........

سه آلفا روی مبل رو به روی تی وی نشسته بودن و به تعریفاتی که از پکشون میشد گوش میکردن

آلفای خون خالص پوزخندی زد و از جاش بلندشد، به سمت میزی که با انواع شراب ها تزیین شده بود رفت ، جامی برداشت و اون رو با شراب قرمز رنگ پر کرد

دوتا جام هم برای وزیر و فرمانده اش پر کرد که وزیر و فرمانده اش هم بهش ملحق شدن

جام هارو برداشتن ، جام هاشون رو به هم زدن و بعد همزمان شراب قرمز رو سرکشیدن ، بخاطر مزه شیرین و گسش اومی زیر لب گفتن

مجری: هنوز عکسی از رهبر ، وزیر و فرمانده پک جئون منتشر نشده است اما طبق جوابی که وزیر پک جئون در مجلس تایید ملکه گفتن در مهمانی MOON LIGHT چهره خودشون رو نمایان میکنند ، وزیر پک جئون همچنان در مجلس تایید ملکه برای به رسمیت شناختن پک جئون با ماسک ظاهر شدن ......

وزیر پوزخندی زد و دوباره جامش رو سر کشید ، آلفای خون خالص و فرمانده هم همراهیش کردن و ثانیه ای بعد اون شب مثل فیلمی از جلوی چمانشون در گذر بود........

( ۱۰ سال قبل )

در سالن بزرگ شهر طبق هر سال مهمانی Moon Light
به طرز عالی پیش می رفت ، آلفا و امگاها با لباسهای مجلل دست در دست هم لبخند میزدن و می‌نوشیدند و با هم دیگه راجب موضوعات مهم صحبت میکردند

در این بین آلفا های مجرد و بدون جفت منتظر این بودن که ملکه رو همراهی کنن ، درسته هر سال ملکه از بین آلفا های مجرد یکی رو انتخاب میکرد تا امشب در رقص، سر میز شام و نوشیدن شراب ایشون رو همراهی کنند

نیمی از مجلس گذشته بود اما ملکه هنوز کسی رو انتخاب نکرده بود

گوشه دیگه ای از مجلس سه آلفای جوان سر میز نشسته بودن ، الفاهای همسنشون اون هارو و با تمسخر نگاه میکردن

جونگکوک، نامجون و یونگی نماد بی عرضگی و بی لیاقتی بین آلفا های همسنشون بودن طوری که بجای اونا برادر های کوچکترشون برای رهبری گروه انتخاب شده بودن و براش آموزش میدیدن

تمامی رهبر های پک ها پیش ملکه بودن ، ناگهان بوی خاک بارون خورده و خاکستر توی بینی ملکه پیچید ، ملکه سرش رو به سمت رایحه برگردوند و با نامجون مواجه شد، به میز سه آلفای جوان نگاه کرد ملکه میدونست همه اونارو بی عرضه و ضعیف میدونن اما یه چیزی ملکه رو به سمت اونا می کشوند