وقتی به خونه رسیدن از ماشین پیاده شدن و کوک سوییچ رو به بادیگارد ها داد تا ماشین رو پارک کنن و خودش به همراه تهیونگ رفتن داخل
با ورودشون اجوما بهشون خوش آمد و خسته نباشید گفت و در جواب از تهیونگ به لبخند شیرین و از کوک یه سر تکون دادن دریافت کرد
با هم به اتاق شون رفتن ، وقتی داخل شدن تهیونگ کوله اش رو داخل کمد پرت کرد
ته: کوکو؟
کوک: جانم
ته: من میرم دوش بگیرم
کوک : منم میام
تهیونگ می دونست اگه با هم برن قطعا دیگه نمی تونست راه بره پس سری تکون داد
ته: نه نه نه من تنها میرم
کوک: رو حرف الفات حرف نزن توله
کوک گفت و چشم غره ای رفت ، به سمت تهیونگ رفت و براید استایل بغلش کرد ، تهیونگ سعی کرد از بغل کوک بیاد بیرون
ته: نه ولم کن من با تو نمیام حموم ، ولم کن
کوک که دست و پا زدن تهیونگ رو دید اون از حالت براید استایل روی دوشش انداخت و به مشت های کوچیکی که به پشتش می خورد توجهی نکرد
وقتی وارد حموم شدن در قفل کرد و تو همون حالت با یه دست شلوار و باکسر تهیونگ رو درآورد
تهیونگ با بر خورد هوای سر حموم به پاهای لختش هیسی کشید ، کوک تهیونگ رو زمین گذاشت و پیرهن تهیونگ رو در آورد اما با دیدن پارچه ای روی سینه های امگا ابروهایش بالا پرید
لباسای خودش رو هم در آورد و بدن امگا رو به خودش چسبوند، آب رو باز کرد تا وان وسط حموم پر بشه
کوک: بیبی این پارچه چیه؟
ته: سینه هام درد میکرد مجبور شدم ببندمشون
و بعد سعی کرد خودش رو کمی از کوک فاصله بده ، کوک که کارای تهیونگ رو دید غرش نه چندان آرومی کرد که تهیونگ دست از کار هاش برداشت و سر جاش ثابت موند
امگاها جدا از دوره هیت شون خیلی به آلفا ها نزدیک نمی شن و لمسشون نمی کنن که این موضوع برای آلفاها خوشایند نیست
کوک دستش رو پشت تهیونگ برد و همون طور که پارچه دور سینه هاش رو باز میکرد گفت
کوک: اوومم پس سینه های بیبی من درد میکنن هوم ؟
تهیونگ با باز شدن اون پارچه مزاحم آهی کشید و در جواب آلفا گفت
ته: آه اره ددی درد میکنن
وقتی وان کاملا پر شد کوک و تهیونگ رو بغل کرد و با هم توی وان رفتن ، کوک توی وان نشست و امگاش رو روی پاهاش نشوند
( امیدوارم حمامشون رو توی پارت ۱۸ یادتون باشه )
پاهای امگا رو دو طرف خودش گذاشت ، دستهای تهیونگ رو برد پشتش و با همون تیکه پارچه ای رو که باز کرد بود دستای تهیونگ رو از پشت بست
YOU ARE READING
THAT IS MY OMEGA [Kookv]
Short Storyنام: اون امگای منه 💫 جونگکوک ، نامجون ، یونگی الفاهایی هستن که می تونن رایحه خودشون رو پنهان کنن پدر هاشون مدام اونها رو تحقیر می کنند و کتک می زنند جین ، تهیونگ ، جیمین امگاهایی هستند که توسط پدر تحقیر و کتک زده میشن و به دستور اونها مجبور با افرا...