7

3.1K 249 9
                                    

تهیونگ چشم غره ای به کوک رفت و کوک در عوض لباش رو بوسید

ته: لازم نبود توش پول بریزی به اندازه کافی توش پول بود

کوک فاصله اشون رو به صفر رسوند پهلو های تهیونگ رو گرفت و پیشونیش رو به پیشونی تهیونگ چسبوند

کوک: تو ملکه منی پس همه چیزت باید شبیه ملکه ها باشه

تهیونگ: کوک......

کوک: هیییششش

و این بار عمیق و آروم لبای تهیونگ رو بوسید ، تهیونگ این بار دستاش رو دور گردن کوک حلقه کرد و اونم تو بوسه هم کاری کرد

کوک بین بوسه لبخندی زد و بیشتر لباس تهیونگ رو بوسید و در آخر با صدای آرومی لباشونو جدا کردن

کوک: اوووممم این همراهی رو چی باید در نظر بگیرم؟

ته: یه قدم مثبت تو به دست آوردن دل کوچولوی من

کوک: اوه

تهیونگ گونه کوک رو بوسید و کوک لبخند آرومی زد

ته: تا کی قرار اینجا بمونیم ؟

کوک: تا هر وقت که بخوای

ته: اگه تا همیشه بخوام؟

کوک: تا همیشه اینجا می مونیم

تهیونگ لبخند مستطیلی شکلش رو تحویل کوک داد که دل کوک براش ضعف رفت و اونو تو بغلش چلوند

کوک: امروز مهمون داریم قشنگم

ته: مثل مهمونای چند دقیقه پیش؟

کوک:نه ، اونا دوقلو ها و رییس پک پارک هستن

ته: منظورت پارک چانیول و پارک سوجونه؟

کوک: و لوناشون

ته: اوه

تهیونگ استرس گرفت نمی دونست یه لونا چطور باید باشه ، اگه جلوی دوقلوهای پارک و لوناشون سوتی میداد چی؟‌ اگه همه چی رو خراب میکرد چی؟ اگه کوک رو سرافکنده میکرد چی؟

کوک دستش رو زیر چونه تهیونگ گذاشت و صورتش رو به سمت خودش برگردوند

کوک: تو فوق العاده ای عزیزم نگران نباش

و چونه اش رو بوسید

ته: مطمئنی؟

کوک: شک ندارم

ته: کی میان؟

کوک: بعد از ناهار

ته: آهان ، میشه ناهار رو من درست کنم

کوک: نه خیر شما باید به الفات برسی

تهیونگ سوالی نگاهش کرد ، کوک پاهای تهیونگ رو دور خودش حلقه و تهیونگ هم مطیع به کوک چسبید

کوک به سمت پله ها رفت و بدون هیچ مشکلی ازشون بالا رفت

ته : من سنگینم بزار خودم از پله ها بیام

THAT IS MY OMEGA [Kookv]Where stories live. Discover now