کوک خواست ادامه بده که گوشی تهیونگ زنگ خورد ، تهیونگ گوشیش رو برداشت و خواست جواب بده که کوک گوشی رو از دستش کشید و با اخم به اسم تماس گیرنده نگاه کرد
« پدر »
تماس رو وصل کرد و دم گوشش گذاشت اما چیزی نگفت تا کیم فکر کنه تهیونگه
کیم: خوب گوش ببین چی میگم ، بهتره برای اون آلفای خون خالص هرزه خوبی باشی و هر موقع و هر چند تا خواست براش توله بیاری ، من به هیچ وجه دلم نمی خواد با پک جئون در بیوفتم بخصوص که اون پک خیلی قویه پس بهتره کارایی که گفتم رو انجام بدی و هر موقع نخواستت برمیگردی تا با جکسون ازدواج کنی طبق قرار قبلی که داشتیم مفهوم بود ؟ ( مرتیکه دیوث😤😤)
با هر کلمه ای که کیم میگفت کوک عصبانی تر میشد ، رگ گردنش از عصبانیت بیرون زده بود و تند تند نفس میکشید
کیم: هوی با توام شنیدی؟
کوک با عصبانیت و از بین دندون های بهم کلید شدش غرید
کوک: گور خودتو کندی کیم
کیم : ا...آلفا
و کوک گوشی رو قطع کرد ، کنار خودش روی صندلی انداخت ، نگاهش به تهیونگ افتاد که توی بغلش گوله شده بود و از ترس بهش نگاه نمی کرد
کوک: شت
زیر لب زمزمه کرد و کیم رو لعنت کرد ، امگاش رو ترسونده بود ، لبخندی زد و سر امگاش رو بوسید
کوک: ببخشید زندگیم نمی خواستم بترسونمت
تهیونگ هنگ کرد ، عمرا هیچ آلفایی حاضر نمیشد از امگاش عذر خواهی کنه اما سریع خودش رو جمع و جور کرد
تهیونگ: ن_نیاز ب....به عذر خواهی نیست آلفا
کوک: نمی خوای بجای آلفا اسمم رو بگی ؟
کوک با لحن اعتراض آمیزی گفت و منتظر به تهیونگ نگاه کرد ، تهیونگ خنده شیرینی تحویل کوک داد و گفت
تهیونگ: کوکی
کوک: کوکی ؟
تهیونگ: دوسش نداری ؟
کوک: عاشقشم
و بوسه ای روی بینی تهیونگ گذاشت و تهیونگ یکی از اون لبخندای مستطیلیش رو تحویل کوک داد و دل کوک براش ضعف رفت اما با یاد آوری چیزی اخماش دوباره رفت تو هم
تهیونگ چرا یک دفعه دردش گرفته بود
کوک: تهیونگ چرا یک دفع اون طوری شدی؟
تهیونگ سرش رو انداخت پایین نمی دوست باید چی بگه، باید میگفت بخاطر کتک های دیشب پدرش جین هیونگش بهش مسکن داده و حالا اثر مسکن رفته و تهیونگ دوباره دردش شروع شده یا باید .....
کوک: دارلینگ ؟
تهیونگ از فکر بیرون اومد و به کوک نگاه کرد ، کوک پشت ته رو نوازش کرد
ESTÁ A LER
THAT IS MY OMEGA [Kookv]
Contoنام: اون امگای منه 💫 جونگکوک ، نامجون ، یونگی الفاهایی هستن که می تونن رایحه خودشون رو پنهان کنن پدر هاشون مدام اونها رو تحقیر می کنند و کتک می زنند جین ، تهیونگ ، جیمین امگاهایی هستند که توسط پدر تحقیر و کتک زده میشن و به دستور اونها مجبور با افرا...