Part 19

1.3K 508 234
                                    

بکهیون صدای سوت مزخرفی رو توی گوشش حس می‌کرد، آروم جلوی شقیقه‌هاشو مالید و تلاش کرد سرحال باشه و فیلم امنیتی رو به روش رو ببینه. وحشتناک سردرد داشت، دیشب حتی نتونسته بود چشم رو هم بذاره. کیونگسو به بکهیون نگاه می‌کرد، خسته به نظر می‌رسید. با سیاه شدن صفحه‌ی مانیتور و با دیدن چهره‌ی خودش و سریع نگاهشو گرفت. کیونگسو بهش اشاره کرد تا هدفونشو دربیاره.

جونمیون سر جاش ایستاد و بعد از این‌که مطمئن شد توجه همه رو داره، دست به سینه و با لحن مرموزی گفت: «تاریخ ته دفترچه‌ی بونگچا مربوط به دو روز دیگه‌ست. باید براش آماده باشیم.»

کیونگسو اخم کرد: «این خیلی خیلی عجیبه. دفترچه‌ی سویون آدرس نداشت ولی ته دفترچه‌ی بونگچا یه آدرس بود.»

جونمیون دفترچه‌ی سویون رو باز کرد و صفحه‌ی آخرش رو نشون کیونگسو داد: «این صفحه‌ی آخر هنرمندانه کنده شده. مادرش تهدید قاتل رو جدی گرفته. گفته شده اگه درباره‌ی آدرس به پلیس بگه قرار نیست استخوان‌های دخترش گیرش بیاد.»

بکهیون گفت: «خب اگه ما به آدرس داخل دفترچه‌ی بونگچا بریم، استخوان‌های اون دختر گیرمون نمیاد. برادرش گناه داره.»

جونمیون شونه بالا انداخت: «خب اون قاتل از کجا قراره بفهمه که ما می‌خوایم بریم سر وقتش؟»

بکهیون خندید: «واقعا فکر کردید اون قاتل به اون آدرس میاد؟ احتمالا جعبه‌ی استخوان‌ها رو می‌ده تحویل کسی که بذاره اون‌جا. این‌که خودش بره خیلی ریسکیه. خب پس این احتمال هم هست که چیزی دستگیرمون نشه و در کنارش این ریسک هم هست که نتونیم استخوان‌های مقتول رو تحویل بگیریم. به نظرم دنبال این یکی نریم. بذاریم برادرش در آرامش یک مراسم برای اون بگیره.»

جونمیون چشماش رو ریز کرد و به سمت بکهیون رفت: «احمقی؟»

بکهیون اخم کرد و خواست چیزی بگه که جونمیون سرش داد زد: «پرسیدم احمقی؟»

بابت داد جونمیون، احساس کرد سرش تیر کشیده، دردمند گفت: «نه.»

جونمیون با لحن ترسناکش گفت: «پس شبیه یه احمق رفتار نکن.»

بکهیون نفسش رو با حرص بیرون داد: «تو یه قلدر عوضی بی‌منطقی جونمیون.» و سرشو روی میز کارش گذاشت. خیلی خسته بود.

همون موقع چانیول وارد بخش شد. جونمیون نامه‌ای رو از کشوش در آورد و گفت: «می‌دونم. درهرصورت خیلی چیزا برای بررسی هست و احساسات یکی از اون‌ها نیست.»

رو به چانیول کرد: «دیر کردی.» نامه رو به بهش داد و گفت: «اینو بده به آیرین.»

HiganbanaWhere stories live. Discover now